• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات Div

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بازخوانی سیر تطور معناشناسی صفات الهی نزد اندیشمندان اسلامی
        عبدالله میراحمدی
        يکي از پردامنه ترين حوزه هاي مسائل توحيدي، تبيين صفات الهي است. وجود اين صفات در ميان آيات و روايات، همواره اين پرسش جدّي را در ميان متکلمان اسلامي برانگيخته است که با چه قواعد زبان‌شناختي ميتوان به فهم صحيح آنها دست يافت؟ در طول حيات فکري مسلمانان با سه رويکرد اصلي در چکیده کامل
        يکي از پردامنه ترين حوزه هاي مسائل توحيدي، تبيين صفات الهي است. وجود اين صفات در ميان آيات و روايات، همواره اين پرسش جدّي را در ميان متکلمان اسلامي برانگيخته است که با چه قواعد زبان‌شناختي ميتوان به فهم صحيح آنها دست يافت؟ در طول حيات فکري مسلمانان با سه رويکرد اصلي در تبيين صفات الهي مواجه ميشويم: رويکرد نخست که مشبّهه، حشويه و مجسّمه و در ادامه سلفيه از قائلان آن هستند، ضمن آنکه آيات صفات را بر ظاهرشان حمل ميكنند، صفات خبري را با تشبيه و تکيّف براي خداوند ثابت ميدانند. رويکرد دوم که در ميان غالب صاحبنظران اهل حديث رواج دارد، ضمن انتساب صفات خبري به خداوند، در تبيين کيفيت انتساب آنها توقف کرده و فهم معناي آن را به خداوند واگذار ميكنند. رويکرد سوم برخلاف دو ديدگاه پيشين، با وجود برخي اختلاف روشها در تعامل با صفاتي که ظاهر ابتدايي آنها با احکام قطعي عقل مخالفت دارد، شيوة تأويل را برگزيده اند. گروهي از متقدمان و در ادامه معتزله و اماميه پيروان حقيقي چنين ديدگاهي هستند. در اين پژوهش برآنيم تا با شيوة تحليل محتوا، ضمن گزارش دقيق اين سه رويکرد به ارزيابي و کارآمدي آنها بپردازيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - هستي‌شناسي رياضي افلاطون در تفاسير اسلامي و غربي
        محمد  ساکت نالکياشري علي‌نقي  باقرشاهي
        ياضيات همواره از علوم يقيني شمرده ميشده است، اما اينکه معرفت رياضي دربارة چيست، همواره دغدغه ذهني رياضيدانان و فيلسوفان رياضي بوده است. اين نظريه که متعلقات رياضي، اموري مجرد و مفارق از جهان ذهن و انديشه ما هستند به افلاطون نسبت داده شده و عده زيادي از فيلسوفان واقع‌باو چکیده کامل
        ياضيات همواره از علوم يقيني شمرده ميشده است، اما اينکه معرفت رياضي دربارة چيست، همواره دغدغه ذهني رياضيدانان و فيلسوفان رياضي بوده است. اين نظريه که متعلقات رياضي، اموري مجرد و مفارق از جهان ذهن و انديشه ما هستند به افلاطون نسبت داده شده و عده زيادي از فيلسوفان واقع‌باور را با تمام اختلاف‌نظرهايشان افلاطون‌گرا ناميده‌اند. مفسران افلاطون، فلسفه رياضي وي را چه از لحاظ هستي‌شناسي و معناشناسي، چه از لحاظ معرفت‌شناسي بطور شفاف و سازگار تفسير نکرده‌اند و اين امر باعث بدفهمي فلسفه رياضي افلاطون و ابهام در کل فلسفه او گرديده است. از جمله، پريچارد، تفسيري از هستي‌شناسي افلاطون ارائه کرد که بموجب آن، متعلقات رياضي همين محسوسات هستند. بر اساس اين تفسير، تمثيل خط به گونه ديگري تفسير شده و ابهامات موجود در اين تمثيل از ميان ميرود. ما در اين نوشتار اين تفسير را بررسي ميکنيم و آن را با ساير تفاسير هستي‌شناسي رياضي افلاطون مقايسه كرده و آثار آن را در کل فلسفه رياضي افلاطون ملاحظه مينماييم و نشان ميدهيم فلسفه رياضي افلاطون برخلاف تفسير سنتي آن درگير معماي بناسراف نيست. بعلاوه، بر اساس استدلالهاي صدرالمتألهين نظرية مثل بلحاظ هستي‌شناسي نظريه‌يي کاملاً سازگار است؛ نتيجه اينکه فلسفه رياضي افلاطون فلسفه‌يي سازگار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مکتب افلاطونی میانه؛ معرفی و تحلیل آموزه‌های دینی و فلسفی
        محبوبه هادی‌نا
        مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالوده‌يي از بنیادیترین آموزه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزه‌هایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، م چکیده کامل
        مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالوده‌يي از بنیادیترین آموزه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزه‌هایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، معرفت عقلانی و نجات و رستگاری. با تأمل در آثار افلاطونیان میانه میتوان دریافت که مبانی فلسفی این مكتب بیش از هر چیز بر تفسير مجدد برخي آموزه‌هاي ديني ـ فلسفي مكاتب افلاطوني، رواقي، فيثاغورثي و گنوسی بنا شده است؛ چنانکه در آثار همة فیلسوفان این مکاتب، ردّپايی پررنگ از دغدغۀ تبیین مسئلة یگانگی و تعالی ذات باری‌تعالي، چگونگي خلق جهان و تبیین وجود شر در آن، ملاحظه میشود. بهمين دليل مبانی فلسفۀ افلاطونی میانی اساساً دینی است و موضوعاتی چون دوگانگی ذات الوهیت در دو مفهوم، خدای باری و فرازمند و صانع یا خالق جهان، دوگانگی خاستگاه روحانی و مادی انسان و هبوط روح، کیهان‌شناسی و ساختار مادی جهان و فرجام کار آن، فرجام‌شناسی با محوریت آموزۀ نجات و رستگاری انسان از طریق معرفت عقلانی، و در نهایت، مبحث اخلاقیات و تعریف چارچوبهای عملی آن برای رسیدن به کمال عقلانی که لازمۀ رستگاری است، شاکلۀ اصلی نظام و اندیشۀ فلسفی مكتب افلاطونی میانه را تشکيل داده است. نوشتار حاضر ميكوشد ضمن تبیین و تشریح آموزه‌های فلسفی افلاطونی میانه، با جُستاری تطبیقی، به تحلیل مبانی و چگونگی شکلگیری آنها در مقام یک مکتب فلسفی ـ دینی بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی اصل امتناع ترجیح/ترجّح بلامرجّح در فلسفۀ اپیکوریان و رواقیان
        سمانه  قنبری حسن  فتحی مجيد  صدرمجلس مرتضی شجاری
        اصل امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح از مهمترین اصول در فلسفة اسلامی هستند که بحث و مناقشة بسیاری دربارة آنها وجود دارد و مطالعة آنها میتواند بسیاری از مسائل فلسفة اسلامی را روشنتر کند. هدف اين مقاله بررسی اصول امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح چکیده کامل
        اصل امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح از مهمترین اصول در فلسفة اسلامی هستند که بحث و مناقشة بسیاری دربارة آنها وجود دارد و مطالعة آنها میتواند بسیاری از مسائل فلسفة اسلامی را روشنتر کند. هدف اين مقاله بررسی اصول امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح در فلسفة اپیکوریان و رواقیان است. این دو اصل کاربردهای بسیار متنوعی در این دو مکتب فلسفی دارند و در مباحث اخلاقی و معرفتشناختی و فیزیکی از آنها استفاده میشود. رواقیان اصل امتناع ترجّح بلامرجّح را بطور کامل پذيرفته‌اند و اصل امتناع ترجیح بلامرجّح را نیز قبول كرده و آن را مبتنی بر اصل امتناع ترجّح بلامرجّح میدانند. ترجیح بلامرجّح در نظر رواقیان منجر به وجود حرکت بیعلت میشود. اپیکوریان اصل امتناع ترجّح بلامرجّح را در حوزة بزرگ‌مقیاس (macroscopic) یا اجسام و رویدادها میپذیرند و در حوزة کوچک‌مقیاس (microscopic) یا اتمها آن را دست‌كم در یک مورد، یعنی انحراف اتمها، نقض میکنند. اپیکوریان اصل امتناع ترجیح بلامرجّح را پذيرفته و ترجیح بلامرجح را بطورکلی ممکن میدانند؛ اگرچه در برخی موارد آن را قبیح و در برخی موارد آن را جایز میشمارند. آنها ترجیح بلامرجح را نمونة اعلای آزادی اراده و اختیار در انسان در نظر میگیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - دایمون در یونان باستان و ارتباط آن با دیو در حکمت زردشتی و جن در حکمت اسلامی
        حجت الله  عسکری زاده
        حقایق مشترکی در مورد دایمون در یونان باستان و دیو در حکمت زردشت و جن در الهیات اسلامی وجود دارد. اگرچه در حکمت یونانی گاه میان دایمون و تئوس تمایز نهاده شده، اما در اغلب موارد، دایمون با موجودات الهی و فراطبیعی خلط شده و این چالش را پدید می‌آورد که چگونه خدایان یونان با چکیده کامل
        حقایق مشترکی در مورد دایمون در یونان باستان و دیو در حکمت زردشت و جن در الهیات اسلامی وجود دارد. اگرچه در حکمت یونانی گاه میان دایمون و تئوس تمایز نهاده شده، اما در اغلب موارد، دایمون با موجودات الهی و فراطبیعی خلط شده و این چالش را پدید می‌آورد که چگونه خدایان یونان باستان، در دورۀ مسیحیت و پس از آن، بتدریج به دیو و شیطان تبدیل میشوند. در حکمت زردشتی نیز میان ایزدان الهی و دیوان، نه‌تنها تمایز، بلکه تضاد و تقابل تام برقرار است؛ اولی، الهی و خیر، و دیگری، شر و شیطانی است. در جهانبینی و آموزه‌های اسلامی هم موجودی بنام «جن» وجود دارد که نه از سنخ ملک و فرشته است، و نه مطلقاً شر و شیطانی؛ از یک طرف به عالم تجرد و ملائکه نزدیک است و میتواند کارهای فراطبیعی و فرابشری انجام دهد، و از طرف دیگر، در مواردی بسیار، منشأ امور شر و پلید است، که در این حالت شیطان نامیده میشود. میتوان بر اساس رویکرد فیلسوفان مسلمان در طبقه‌بندی موجودات روحانی و غیرجسمانی، و تمایزی که میان ملائکه، جنهای صالح و شیاطین نهاده‌اند، چالشهای مربوط به دایمونهای یونان باستان را بنحوی دقیقتر تبیین نمود. این تبیین نقشی مهم در فهم ریشۀ آراء و مکاتب حکمت قدیم، بویژه حکمت یونان باستان خواهد داشت تا با آگاهی از ماهیت جن و جنیان، بتوان نقش دایمونها در یونان باستان را بوضوح تعیین کرد. پرونده مقاله