تردیدی نیست تاریخ اندیشه در حیات بشر، خصوصیتی تداوم یافته و سیری تسلسلی دارد. البته ابداعات و خلق مسائل و موضوعات جدید در این تاریخ حضوری مداوم و مبارک داشته است، اما هرگز این ابداعات سیر تسلسلی کمال اندیشه در حوزه فلسفه را منقطع نساخته است.
فلسفه که تابناکترین¬ وجه تع چکیده کامل
تردیدی نیست تاریخ اندیشه در حیات بشر، خصوصیتی تداوم یافته و سیری تسلسلی دارد. البته ابداعات و خلق مسائل و موضوعات جدید در این تاریخ حضوری مداوم و مبارک داشته است، اما هرگز این ابداعات سیر تسلسلی کمال اندیشه در حوزه فلسفه را منقطع نساخته است.
فلسفه که تابناکترین¬ وجه تعقّل بشری در سرگذشت اندیشه¬هاست، عهده¬دار تبیین عقلی مهمترین موضوعات حیات بشر بوده که بی¬شک از جمله بارزترین آنها تبیین نسبت میان خالق و فاطر عالم با موجودات و مخلوقات است. حال اگر ظهور فلسفه در یونان را وجه برجسته تاریخ فلسفه بدانیم چگونگی رویکرد این فلسفه به مادةالمواد و سپس صادر اول از جمله جذابترین و مهمترین وجوهات این تاریخ است.
نوشتار حاضر با روش تحلیلی کوشیده است سابقه تاریخی صادر اول در تاریخ فلسفه اسلامی (عقل: اول ما خلقالله العقل) را با رجوع به اندیشه یونانیان در اینباب مورد تأمل و تحقیق قرار دهد. فرض بر این است که سرگذشت اندیشه در تمدن اسلامی با تأمل بر روی برخی اندیشههای یونانی همراه است و با بازخوانی عمیق مصادر فکری خود (چون قرآن و روایات) به پی¬ریزی ساختار فلسفی خویش همّت گمارده است؛ با این تأکید و تنبیه این نکته که قرآن و روایات محور مطلق این پیریزیند.
پرونده مقاله
ملارجبعلی تبریزی از حکمای مکتب اصفهان و معاصر ملاصدرای شیرازی است. افکار وی بعنوان مکتبی تقریباً در مقابل تفکر صدرایی، بخوبی روشنکنندة نقاط قوت و ضعف فلسفة اسلامی است. هدف پژوهش حاضر ریشهیابی اندیشة¬ ملارجبعلی تبریزی دربارة حرکت جوهری است. از آنجا که وی به اصالت ماهیت چکیده کامل
ملارجبعلی تبریزی از حکمای مکتب اصفهان و معاصر ملاصدرای شیرازی است. افکار وی بعنوان مکتبی تقریباً در مقابل تفکر صدرایی، بخوبی روشنکنندة نقاط قوت و ضعف فلسفة اسلامی است. هدف پژوهش حاضر ریشهیابی اندیشة¬ ملارجبعلی تبریزی دربارة حرکت جوهری است. از آنجا که وی به اصالت ماهیت و انکار اصالت وجود گرايش دارد، حرکت را بصورت دفعی و کون و فساد میداند و حرکت تدریجی و جوهری را محال ميپندارد. علاوه بر مسئلة فقدان موضوع ثابت و عدم بقاي نوع در حرکت جوهری، پایبندي به برخی از مبانی فلسفی نیز موجب شده تا حرکت جوهری بعنوان اصلي فلسفی از نظر فيلسوفاني چون ملارجبعلي تبريزي پذيرفته نشود.
پرونده مقاله