• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات resurrection

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - عوامل تأثيرگذار بر نگرش حکيم زنوزي درباره معاد جسماني
        محمد مهدي  مشکاتي علي  مستاجران گورتاني
        تبيين فلسفي معاد جسماني از مهمترين مسائل فلسفه پس از صدرالمتألهين در ميان اهل تحقيق بشمار مي‌آيد. حکيم آقا علي مدرس زنوزي با توجه به ابهامات و سؤالات باقي مانده در اين موضوع و با توجه به ميراث فيلسوفان قبلي بويژه ملاصدرا در اين زمينه و با استفاده از مباني حکمت متعاليه، چکیده کامل
        تبيين فلسفي معاد جسماني از مهمترين مسائل فلسفه پس از صدرالمتألهين در ميان اهل تحقيق بشمار مي‌آيد. حکيم آقا علي مدرس زنوزي با توجه به ابهامات و سؤالات باقي مانده در اين موضوع و با توجه به ميراث فيلسوفان قبلي بويژه ملاصدرا در اين زمينه و با استفاده از مباني حکمت متعاليه، مانند حرکت جوهري و تشکيک در وجود، بررسي دقيق و تحليلي نو نسبت به اين مسئله نموده است. ديدگاه حکيم زنوزي مبتني بر سه مقدمه است: اولاً، نفس پس از مرگ، آثار و صور نفساني را در ذرات و عناصر بدن به وديعه ميگذارد. ثانياً، اين ودايع، سبب حرکت جوهري و تغيير و تحوّل در ذات بدن ميشود. ثالثاً، پس از سپري شدن استکمال بدن به محوريت حرکت جوهري، بدن به نفس خود ملحق ميگردد به صورتي که هيچ نفس ديگري تناسب لازم براي اتحاد با بدن مذکور را نخواهد داشت. حکيم مؤسس به پشتوانة اصول فلسفي و تحليل و بررسي رواياتي از مجامع حديثي معتبر توانسته است تبيين جديد خود را به اثبات برساند. نوشتار حاضر، مباني فلسفي حکيم زنوزي را مانند اتحاد و علاقة نفس و بدن، ترکيب حقيقي و اتحادي و چگونگي باقي ماندن صورت در دو حالت را مورد بررسي قرار داده و در ادامه به چگونگي تثبيت نظريه خاص حکيم زنوزي به پشتوانة روايتي از امام صادق(ع) ميپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل هستی شناختی انواع قیامت و رابطة مرگ با آن ها نزد سید حیدر آملی
        فاطمه کوکرم عبدالله صلواتی عین الله خادمی
        قیامت در زبان رایج و بعقیدة همگانی، صرفاً ناظر به قیامت آفاقی است که جزئیات آن در ادیان الهی بیان شده است. اما عارفانی همانند سیدحیدر آملی با تفسیر انفسی از قیامت، گونه های متنوعی از قیامت را ترسیم و تبیین کرده اند؛ قیامتهایی که بیشینة آنها با مرگ ارادی در ارتباط است. پ چکیده کامل
        قیامت در زبان رایج و بعقیدة همگانی، صرفاً ناظر به قیامت آفاقی است که جزئیات آن در ادیان الهی بیان شده است. اما عارفانی همانند سیدحیدر آملی با تفسیر انفسی از قیامت، گونه های متنوعی از قیامت را ترسیم و تبیین کرده اند؛ قیامتهایی که بیشینة آنها با مرگ ارادی در ارتباط است. پرسش اصلی نوشتار حاضر اينست كه از منظر سیدحیدر آملی، مرگ و انواع قیامت چه ارتباطی دارند؟ یافته های این پژوهش عبارتند از: 1) سیدحیدر قیامت را به قيامت آفاقی و انفسی تقسیم میکند و هرکدام از آنها را دارای دو قسم صوری و معنوی میداند و هر يك از اقسام صوری و معنوی را به صغری، وسطی و کبری تقسیم كرده است؛ به این ترتیب، او از دوازده قسم قیامت نام ميبرد. به بيان ديگر، قیامت انواع گوناگونی دارد که بیشینة آنها با مرگ ارادی در ارتباط است و آدمی باید به مرگ ارادی بمیرد تا بتواند قیامتهای گوناگون را شهود کند. 2) مرگی که آملی از آن سخن گفته است موجب امتداد انسان میشود، او را از انحصار زندگی این‌جهانی بیرون آورده و گسترده-تر میکند و آفاق را بروی وی میگشاید و به حیاتش، خودش و نگاهش، وسعت ميبخشد؛ انسانی که بدنبال مرگ ارادی نیست و حیات این‌جهانی دارد، بتعبیری انسانی کوتاه‌قامت است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مکتب افلاطونی میانه؛ معرفی و تحلیل آموزه‌های دینی و فلسفی
        محبوبه هادی‌نا
        مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالوده‌يي از بنیادیترین آموزه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزه‌هایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، م چکیده کامل
        مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالوده‌يي از بنیادیترین آموزه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزه‌هایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، معرفت عقلانی و نجات و رستگاری. با تأمل در آثار افلاطونیان میانه میتوان دریافت که مبانی فلسفی این مكتب بیش از هر چیز بر تفسير مجدد برخي آموزه‌هاي ديني ـ فلسفي مكاتب افلاطوني، رواقي، فيثاغورثي و گنوسی بنا شده است؛ چنانکه در آثار همة فیلسوفان این مکاتب، ردّپايی پررنگ از دغدغۀ تبیین مسئلة یگانگی و تعالی ذات باری‌تعالي، چگونگي خلق جهان و تبیین وجود شر در آن، ملاحظه میشود. بهمين دليل مبانی فلسفۀ افلاطونی میانی اساساً دینی است و موضوعاتی چون دوگانگی ذات الوهیت در دو مفهوم، خدای باری و فرازمند و صانع یا خالق جهان، دوگانگی خاستگاه روحانی و مادی انسان و هبوط روح، کیهان‌شناسی و ساختار مادی جهان و فرجام کار آن، فرجام‌شناسی با محوریت آموزۀ نجات و رستگاری انسان از طریق معرفت عقلانی، و در نهایت، مبحث اخلاقیات و تعریف چارچوبهای عملی آن برای رسیدن به کمال عقلانی که لازمۀ رستگاری است، شاکلۀ اصلی نظام و اندیشۀ فلسفی مكتب افلاطونی میانه را تشکيل داده است. نوشتار حاضر ميكوشد ضمن تبیین و تشریح آموزه‌های فلسفی افلاطونی میانه، با جُستاری تطبیقی، به تحلیل مبانی و چگونگی شکلگیری آنها در مقام یک مکتب فلسفی ـ دینی بپردازد. پرونده مقاله