همانطورکه میدانیم معمولاً در فلسفة صدرایی تغیر حرکت عین ثبات آن است و همین ربط متغيّر به ثابت را نیز توجیه میکند. مسئله مهمی که در اینجا پیشمیآید اینست که آیا پیش از ملاصدرا نیز ثبات تغیر پیروانی داشته است؟ هدف اصلی این نوشتار بررسی همین موضوع است. آنچه مسلم است نقد ث چکیده کامل
همانطورکه میدانیم معمولاً در فلسفة صدرایی تغیر حرکت عین ثبات آن است و همین ربط متغيّر به ثابت را نیز توجیه میکند. مسئله مهمی که در اینجا پیشمیآید اینست که آیا پیش از ملاصدرا نیز ثبات تغیر پیروانی داشته است؟ هدف اصلی این نوشتار بررسی همین موضوع است. آنچه مسلم است نقد ثبات تغیر دارای پیشینه یی دیرین نزد اندیشمندان مسلمان بوده است و بهمین دلیل ما نیز این نقدهای تاریخی را در این پژوهش بطور مستند نشان خواهیم داد. ولی اینکه در حل دشوارة ربط متغيّر به ثابت بسیاری ثبات تغیر را به حکمای گذشته نسبت دادهاند، ادعای چندان محکمی بنظر نمیرسید؛ گرچه پیش از ملاصدرا نیز برخی در مورد ربط متغيّر به ثابت گفتهاند که فلک در حرکت دوری خود دوام و ثبات دارد، آنها این پاسخ را پاسخ نهایی ربط متغيّر به ثابت ندانستهاند. در پایان اشاره خواهیم کرد که ثبات تغیر صدرایی، به این دلیل قابلنقد است که با پذیرش آن دیدگاه اب و ابنای رجل همدانی پیرامون کلی لازم میآید.
پرونده مقاله
<p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه¬یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثا چکیده کامل
<p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه¬یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثالی، ابراز کرده است و به حشر ابدان از قبور و دمیده شدن ارواح در آنها توسط ملائکه اعتقاد دارد. البته در این رهگذر، نتایج حاصله از دخالت دادن برخی موضوعات اساسی، مانند جایگاه شریعت، برشمردن تفاوتهای دنیا و آخرت، نوع رابطۀ نفس با ابدان دنیوی و اخروی، و همچنین مادۀ تشکیل‌دهندۀ ابدان اخروی، منجر به نوعی دوگانگی در دیدگاه او شده که هر چند جنس عالم آخرت را متمایز از عالم دنیا جلوه داده، اما در تبیین کیفیت مادۀ تشکیل‌دهندۀ ابدان جهنمیان، ناگزیر جنس جهنم را به سرای دنیوی تشبیه کرده است. صدرالمتألهین برای قیاس کردن کیفیت بدن دنیوی با بدن اخروی، توأمان از دو لفظ مثلیت و عینیت بهره برده و درواقع، حکم نفس را به ابدان مذکور تعمیم داده است. هر چند وی شیوۀ اتخاذ شده برای ترسیم معاد جسمانی را برهانی و منطبق بر شریعت دانسته، اما بر خلاف ادعای اولیه‌اش، با دخالت دادن مباحث عرفانی، جنبۀ صرف عقلانی آن را کمرنگ کرده است.</p>
پرونده مقاله