در فرهنگ اسلامي، معتزله نخستين گروهي بودند که روش عقلي را بکار گرفتند و عقل را يگانه ابزار شناخت حقيقت و مستقل از دين دانستند تا جايي که با عنوان پيروان «شريعت عقل» از آنها ياد شده است. معتزله براي عقل، قداست قائل شدند و گفتند انسان وقتي عقلش کامل شود، حقايق اساسي را چکیده کامل
در فرهنگ اسلامي، معتزله نخستين گروهي بودند که روش عقلي را بکار گرفتند و عقل را يگانه ابزار شناخت حقيقت و مستقل از دين دانستند تا جايي که با عنوان پيروان «شريعت عقل» از آنها ياد شده است. معتزله براي عقل، قداست قائل شدند و گفتند انسان وقتي عقلش کامل شود، حقايق اساسي را درک ميکند و اين حقايق اساسي، معرفت خدا و معرفت خير و شر است. از جهت ديگر، آنها وحي را انکار نكردند وليكن معتقد بودند كه جايز نيست وحي مخالف عقول ما باشد و از آنجا که سابقه عقل در انسان از سابقه وحي بيشتر است، پس عقل نور است و بدون آن نميتوان هدايت شد. هدف از وحي، اين است که معرفت عقلي را بيفزايد و آن را دقيقتر کند. معتزله به اين نتيجهگيري رهنمون ميشود که عقل مقياس وحي است و اين از مهمترين مبادي نزد آنان است. بر اين اساس ميتوان گفت نزد معتزله، اخلاق، مبتني بر عقلي است که مقدم بر دين ميباشد. قاعده مشهور معتزله اين است: «الفکر قبل ورود السمع». معتزليان متکلمند و متکلم به انسان عاقل بعنوان شخص مکلّف در برابر خدا نگاه ميکند. آنان در خصوص نياز انسان به وحي در آغاز تکليف، عقل بشر را کافي ميدانند. نوشتار حاضر به تبيين رابطه دين و اخلاق نزد آنان ميپردازد.
پرونده مقاله