• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات dimensions

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - کانت و تاريخ فلسفه: چشم‌اندازها و نکته‌ها
        مسعود امید
        پرسش از تاريخ فلسفه و ديدگاههاي فيلسوفان درخصوص آن، از آن جهت اهميت دارد که مهمترين منبع فلسفه‌ورزي و دانش فلسفه، همانا تاريخ فلسفه است. جريان فلسفه جديد خواه در قالب عقل‌گرايي و خواه تجربه‌گرايي، عموماً بدون اظهار نياز به تاريخ فلسفه و موضوعيت دادن بدان و بدون منظري تا چکیده کامل
        پرسش از تاريخ فلسفه و ديدگاههاي فيلسوفان درخصوص آن، از آن جهت اهميت دارد که مهمترين منبع فلسفه‌ورزي و دانش فلسفه، همانا تاريخ فلسفه است. جريان فلسفه جديد خواه در قالب عقل‌گرايي و خواه تجربه‌گرايي، عموماً بدون اظهار نياز به تاريخ فلسفه و موضوعيت دادن بدان و بدون منظري تاريخي در باب آن شکل گرفته است؛ مثلاً دکارت براي تدوين فلسفه خويش تنها به ظرفيتهاي خودِ انديشنده و جهان ممتد نگريست. تجربه‌گرايان نيز با دَلو تجربه‌گرايي از چشمه طبيعت آدمي و جهان کيفيات و کميات به استخراج معرفت پرداختند. اما نزد کانت، هر چند آغازگاه کتاب نقد عقل محض تمرکز بر امکانات شناختاري سوژه است، ولي پايان بخش آن، عنوان تاريخ عقل محض ميباشد. حتي مطلع و برخي مضامين تمهيدات وي مشتمل بر چشم‌اندازها و نکته‌هايي در باب تاريخ ‌فلسفه است. بنابرين ميتوان گفت که وي نيم‌نگاهي به جريان تاريخ فلسفه نيز داشته است و حتي تدوين و تثبيت فلسفه خود را وامدار فهم ماهيت و تاريخ متافيزيک و علوم و درسها و عبرتهاي آن ميدانسته است. کانت دريافت که بدون نگريستن به تاريخ متافيزيک و ديگر علوم فلسفي و تجربي، درک ماهيت فلسفه و نيز انکشاف و اکتشاف فلسفي مقدور نيست. ظهور نظريه سوژه و کشف ماهيت استعلايي آن بدون لحاظ تاريخ فلسفه و علوم و داشتن منظري تاريخي در باب معارفِ نظام‌مند آدمي، مقدور نبود. البته نزد کانت با تاريخ فلسفه في‌نفسه سروکار نداريم، بلکه با تاريخ فلسفه‌شناسي سروکار داريم. بعلاوه، در همين حد هم نسبت تاريخ فلسفه‌شناسي يا منظر تاريخي به تعريف و تحديد و تعيين سوژه، از نوع معرفتزاي تقويمي نيست، بلکه ميتواند از سنخ کارکردي تنظيمي باشد. تاريخ فلسفه‌شناسي ميتواند در حکم يک اصل راهنما براي فهم و کار فلسفي باشد؛ ميتواند نشانه‌ها و ردپاي سوژه را نشان دهد ولي نميتواند في‌نفسه عهده‌دار تعريف يا تکوين آن باشد. اين امر به اين مبنا برميگردد که سوژه کانتي داراي وجه تاريخي است، اما نه آنکه تاريخمند باشد. به بيان ديگر سوژه، تاريخ‌شناس و منظردار و تاريخبند است، ولي نه تاريخمند. تاريخ فلسفه، شرط وقوعي سوژه است و نه شرط استعلايي آن. شرايط استعلايي سوژه، دروني است و در تعريف آن گنجانيده شده است و نه آنکه بيروني و تاريخي و عارض بر آن باشند. اين نوشتار متکفل پرسش از تأملات کانتي در باب تاريخ فلسفه است تا شايد از اين طريق اين وجه مهجور و مسکوت انديشه اين فيلسوف تا حدي مکشوف گردد. از اينرو اين نوشتار به مسائلي از قبيل معنا و تعريف تاريخ فلسفه، تاريخ فلسفه‌گرايي، پايان تاريخ ‌فلسفه، تمايز و تشابه با تاريخ علم، تقسيمبندي تاريخ فلسفه، نسبت فلسفه و تاريخ‌فلسفه، رابطه فلسفه تاريخ و تاريخ فلسفه و... از نظر وي ميپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ارزیابی انتقادات فخر رازی به براهین ابن‌سینا در ابطال خلأ
        محمود صیدی
        يكي از مباحثی که در طول تاریخ فلسفة اسلامی مورد بحث و بررسی بوده، امکان یا امتناع وجود خلأ است. مسئله اینست که آیا میتوان مکان یا فضايی در نظر گرفت که هیچگونه جسمی در آن نباشد؟ ارسطو از نخستین فیلسوفانی است که به نقادی نظریة خلأ پرداخته و استدلالهايی در اينباره ارائه كر چکیده کامل
        يكي از مباحثی که در طول تاریخ فلسفة اسلامی مورد بحث و بررسی بوده، امکان یا امتناع وجود خلأ است. مسئله اینست که آیا میتوان مکان یا فضايی در نظر گرفت که هیچگونه جسمی در آن نباشد؟ ارسطو از نخستین فیلسوفانی است که به نقادی نظریة خلأ پرداخته و استدلالهايی در اينباره ارائه كرده است. ابن‌سینا نيز بپيروي از ارسطو، به بحث و استدلال در اينباره پرداخته است. این براهین از حيث تساوی یا تفاوت نداشتن ابعاد خلأ، متحرک و ساکن نبودن اجسام در خلأ، حرکت قسری در هوای آزاد و زمانی نبودن حرکت اجسام در خلأ اقامه شده‌اند. فخر رازي اشکالات متعددی بر این براهین وارد دانسته که این پژوهش به بررسي نقادانه آنها ميپردازد. پرونده مقاله