نقش فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در تعامل با هلاکوخان مغول
محورهای موضوعی : پیوند اندیشۀ فیلسوفان و مکاتب فلسفی با زمانه و شرایط اجتماعی و فکری
سیدمحسن حسینی
1
(دانشجوي دكتري دانشگاه تربيت دبير شهید رجايی، تهران، ايران )
عین الله خادمی
2
(استاد دانشگاه تربيت دبير شهید رجايی، تهران، ايران)
امیرحسین منصوری نوری
3
(دانشجوي دكتري دانشگاه تربيت دبير شهید رجايی، تهران، ايران)
محسن شمس
4
(دانشآموخته دكتري دانشگاه تربيت دبير شهید رجايی، تهران، ايران)
کلید واژه: خواجه نصیرالدین طوسی, هلاکوخان مغول, تعامل فرهنگی, كلام اماميه, حكمت شيعي,
چکیده مقاله :
این جستار به بررسی نقش فرهنگی خواجه نصيرالدين طوسي در تعامل با هلاکوخان مغول و عوامل دخیل در این تفاهم فرهنگی ميپردازد. در این تحقیق تبیین میشود که خواجه چگونه با درک صحیح از شاخصهها و نمادهای فرهنگی قوم مغول، توانست در کارزار فرهنگی بر آنها غلبه کند و از علاقة مغولها به نجوم که جزئی از فرهنگ آنها محسوب میشد، استفاده نماید و با هوش فرهنگی بالای خود، به تقویت جریان کلام امامیه در جنبة معرفتی و پایگاه شیعه در ساختار سیاسی حکومت هلاکوخان، مبادرت ورزد. با حضور خواجه نصیر، پس از قرنها کلام امامیه در ساختار سیاسی صاحب نماینده شد و حتی مغولان به اسلام گرایش پیدا کردند. با سقوط خلافت بغداد نیز ـ خواه خواجه در آن مؤثر بوده باشد، خواه نه ـ در واقع یکی از پشتوانههای کلام اشعری از بین رفت و گروههای شیعه امامیه جان گرفتند.
The present paper examines Khwajah Naṣīr al-Dīn al-Ṭūsī’s cultural role in interacting with Hulagu Khān and the other elements involved in this cultural agreement. It also aims to explain how, through a correct perception of the cultural features and symbols of the Mongol ethnic group, Ṭūsī managed to overcome them in a cultural battle. At the same time, he exploited the Mongols’ interest in astronomy, which was a part of their culture, and strengthen the Imāmīyyah kalām regarding its epistemological dimension and the status of Shi‘ism in the political structure of Hulagu Khān’s government. The presence of Khwājah Naṣīr al-Dīn al-Ṭūsī meant that Imāmīyyah Kalām had now a representative in the political structure of the time after many centuries, and even some Mongols became interested in Islam. With the downfall of the caliphate of Baghdad, whether Ṭūsī played a role there or not, one of the supporters of Ash‘arī kalām disappeared, and Imāmīyyah groups were revived.
آشوری، داریوش (1386) تعریفها و مفهوم فرهنگ، تهران: نشر آگه.
ابروش، رضا (1397) هوش فرهنگی و راهکارهای ارتقای آن در منابع انسانی، قم: المصطفی.
ابزری، مهدی؛ خانی، اعظم (1398) «هوش فرهنگی: رویارویی با تفاوتها»، نشریه عصر مدیریت، سال 4، شمارة 16و17، ص57ـ52.
احمدی، حسن؛ ماهر، فرهاد (1385) شناخت بازیهای ذهن، تهران: نشر پردیس.
اشپولر، برتولد (1372) تاریخ مغول، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران: علمی و فرهنگی.
امین، سیدحسن (1383) «خواجه نصير و نقش او در گسترش تشيع و حفظ آثار اسلامي»، ترجمه مهدی زندیه، نشریه شیعهشناسی، شمارة 5، ص86ـ67.
الویری، محسن (1377) «مبانی رفتاری بزرگان شیعه در آغاز استیلای مغول» فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق، شمارة 6 و 7.
بیانی، شیرین (1350) تاریخ سری مغول، تهران: دانشگاه تهران.
بیانی، شیرین (1381) دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
بهشتيسرشت، محسن (1389) «مواضع خواجه نصير در قبال يورش هلاكو به ايران»، تاريخ اسلام و ايران، شمارة 87.
پیاژه، ژان (1375) روانشناسی هوش، ترجمه حبیبالله ربانی، تهران: صفی علیشاه.
ترکمن آذر، پروین (1390) «اندیشه غالب بر نوشتههای تاریخی دورة سلجوقی در ایران کلام اشعری و حکمت عملی»، پژوهشنامه تاریخ و تمدن اسلامی، سال 44، شمارة 2، ص51 ـ31.
جوینی، عطاملک (1355) تاریخ جهانگشا، به اهتمام قزوینی، لیدن: بریل.
رضايي، رمضان (1399) «خواجه نصيرالدين طوسي و نقش آن در گسترش تمدن اسلامي»، دستاوردهاى نوين در علوم انسانى، شمارة 29.
رضوی، سیدابوالفضل؛ نادریان، هدايت؛ سپهری، محمد (1395) «رویکرد مشترک سیاسی و فرهنگی آثار کلامی امامیه در دوره ایلخانان»، نامه تاریخ اسلام، سال 6، شمارة 21، ص109ـ81.
سپهری، محمد و دیگران (1390) «نقش علمی خواجه نصیرالدین طوسی در تمدن اسلامی»، نشریه فروغ وحدت، سال 6، شمارة 24، ص54-45.
شيرازي، عبدالله بن فضلالله (1388) تاريخ وصاف الحضرة (تجزية الأمصار و تزجية الأعصار)، بكوشش عليرضا حاجياننژاد، تهران: دانشگاه تهران.
طباطبايی، سیدجواد (1366) «اندیشه سیاسی فخررازی»، نشریه سیاست خارجی، شمارة 4، ص693-681.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1407ق) تجرید الاعتقاد، بکوشش حسینی جلالی، تهران: مکتب الاعلام الاسلامیه.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1413ق) قواعد العقائد، بکوشش علی حسن خازم، بیروت: دار الغربه.
الکتبی، محمدبن شاکر (1299ق) فوات الوفیات، مطبعه سعادت علی بیک.
کوئن، بروس (1372) مبانی جامعه شناسی، توسلی و فاضل، تهران: سمت.
گروسه، رنه (1352) امپراتوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
ماجد فخری (1372) سیر فلسفه در جهان اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
مدرسی، محمدتقی (1354) احوال و آثار نصیرالدین طوسی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
مصلح، علی اصغر (1393) فلسفه فرهنگ، تهران: نشر علمی.
میرخواند، غیاثالدین (1317) دستور الوزراء، تصحیح سعید نفیسی، تهران: کتابفروشی اقبال.
نسوري، شهابالدين (1344) سيرت جلالالدين منكبرنى، بكوشش مجتبي مينوي، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
Early, P.C. & Ang, S. (2003). Cultureal intellelligence, individual interacfions across culture. USA: Stanford university press.
Mosakowski, E. & Early, P. (2004, October) Cultural Intelligence. Harvard Business Review. pp. 139-146.
نقش فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در تعامل با هلاکوخان مغول
سیدمحسن حسینی1، عین الله خادمی2، امیرحسین منصوری نوری3، محسن شمس4
چکیده
این جستار به بررسی نقش فرهنگی خواجه نصيرالدين طوسي در تعامل با هلاکوخان مغول و عوامل دخیل در این تفاهم فرهنگی ميپردازد. در این تحقیق تبیین میشود که خواجه چگونه با درک صحیح از شاخصهها و نمادهای فرهنگی قوم مغول، توانست در کارزار فرهنگی بر آنها غلبه کند و از علاقة مغولها به نجوم که جزئی از فرهنگ آنها محسوب میشد، استفاده نماید و با هوش فرهنگی بالای خود، به تقویت جریان کلام امامیه در جنبة معرفتی و پایگاه شیعه در ساختار سیاسی حکومت هلاکوخان، مبادرت ورزد. با حضور خواجه نصیر، پس از قرنها کلام امامیه در ساختار سیاسی صاحب نماینده شد و حتی مغولان به اسلام گرایش پیدا کردند. با سقوط خلافت بغداد نیز ـ خواه خواجه در آن مؤثر بوده باشد، خواه نه ـ در واقع یکی از پشتوانههای کلام اشعری از بین رفت و گروههای شیعه امامیه جان گرفتند.
كليدواژگان: خواجه نصیرالدین طوسی، هلاکوخان مغول، تعامل فرهنگی، كلام اماميه، حكمت شيعي.
* * *
بیان مسئله
هنگامیکه هلاکوخان مغول بعنوان نمایندة قومي بدوی و خشن و بیابانگرد با عقاید شمنی و خرافی (اشپولر، 1372: 174) به ایران حمله کرد و حاکمان قلعة میمون دز را شكست داد، خواجه نصیرالدین طوسی به اردوی هلاکو پیوست و جزو مشاوران او شد؛ درحاليكه خواجه انساني مسلمان و استادی ممتاز در علوم اسلامی و علم نجوم بود و جايگاه فرهنگی بسیار بالایی در تمدن اسلامی و مذهب شیعه داشت.
پرسشی که از مقایسة جايگاه فرهنگی هلاکو و خواجهنصیرالدین طوسی و تعامل این دو به ذهن خطور ميكند اینست که نقش فرهنگی خواجه در این تفاهم چيست؟ بمنظور روشنتر شدن ابعاد مسئله دو پرسش دیگر نیز بررسي ميشود: عوامل فرهنگی دخیل در تعامل بین خواجه و هلاکو چه بودهاند؟ تفاهم فرهنگی میان خواجه نصیرالدین طوسی و هولاکو چه نتايجي بدنبال داشته است؟
پیشینة پژوهش
مقالاتی که در زمینة نقش خواجه در دورة مغول نگاشته شده بیشتر بر نتایج تعامل خواجه و مغولان در تمدن اسلامی و نهادهای علمی تأکید دارند. به بيان ديگر، به معلول پرداختهاند درحالیکه از نقطه نظر جُستار حاضر، دليل موفقيت خواجه در تعامل با حاکمان مغول، نقش فرهنگی مؤثر او بوده كه به تفاهم سیاسی ـ کلامی نيز منجر شده است. محمد سپهری در مقالة «نقش علمی خواجه در تمدن اسلامی» بیشتر به نقش سازندة خواجه بر تمدن اسلامی تصريح دارد (سپهری و دیگران، 1390). محسن بهشتیسرشت نیز در مقالة «مواضع خواجه نصیر در قبال یورش هلاکو به ایران»، دربارة نقش خواجه در یورش هلاکو به ایران و همچنین سقوط خلافت بغداد بحث میکند و بدنبال پاسخ به این دو مسئله است (بهشتیسرشت، 1389). رمضان رضايی در مقالة «خواجه نصیرالدین طوسی و نقش آن در گسترش تمدن اسلامی» به دفاع از خواجه در زمینة حضور در دستگاه هلاکو و نقش وي در حفظ میراث علمی گذشتگان پرداخته است (رضايی، 1399). مقالة سیدحسن امین نیز با عنوان «خواجه نصیر و نقش او در گسترش تشیع و حفظ آثار اسلامی»، به گسترش شیعه بعنوان نتایج فعالیت خواجه و همچنین حفظ میراث اسلامی ميپردازد (امین، 1383). همة مقالات فوق به نقش علمی خواجه در حفظ و گسترش میراث ایرانی ـ اسلامی پرداختهاند درحالیکه اين تحقیق چند گام قبل از آن را بررسی کرده و بر تعامل خواجه با مغولان و توجه به شاخصههای فرهنگی و نقش آنها در این توافق، متمرکز است.
دربارة ضرورت پرداختن به این موضوع نیز میتوان گفت ارتباطهای میانفرهنگی همواره موضوعی چالشبرانگیز و تعیینکننده در سرنوشت فرهنگها و اقوام بوده است، زیرا طرفین رابطه هر كدام به مجموعة فرهنگی خاصی تعلق دارند که شاید كمترين نزدیکی را با یکدیگر داشته باشند و اگر در تعامل خویش راه فهم مشترک را پیش نگیرند و به درکي صحیح از نمادهای فرهنگی طرف مقابل نرسند، به رابطة پایدار دست نخواهند یافت. بهمين دليل تحلیل و بررسی رفتار فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در مقام شخصیتی تمدنساز میتواند الگويی مناسب در راستاي ایجاد و ترمیم روابط فرهنگی پیشروی ما قرار دهد.
بخشبندی این مقاله بگونهيی است که هر بخش پاسخگوی یکی از پرسشهای سهگانه مطرح شده در مقاله باشد. بنابرین ابتدا به بررسی و شناخت ابعاد نقش فرهنگی خواجه خواهیم پرداخت. در بخش اول برای روشنشدن مفاهیم کلیدی بکار رفته، ناگزیریم تعریفی از فرهنگ، نقش فرهنگی و هوش فرهنگی، ارائه دهيم. در بخش دوم نیز به تبيين عوامل مؤثر در تعامل خواجه متمرکز میشویم و در نهایت، بخش سوم عهدهدار ارائة ثمرات این تعامل در ساحت کلامی ـ سیاسی خواهد بود.
نقش فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی
قبل از بررسی شخصیت فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی شایسته است معنایی که از فرهنگ در این مقاله مدنظر است را بطور خلاصه توضیح دهیم؛ در اینجا به دو تعریف که جامعیت بیشتری دارند اشاره میکنیم. تیلور، مردمشناس معروف انگلیسی، فرهنگ را مجموعهيي منسجم از اندیشه و باور، رفتار، دین و هنر و دانش که اکتسابپذير باشند تعریف کرده است (آشوری، 1386: 47). بروس کوئن فرهنگ را مجموع رفتارهای اکتسابی و اعتقادی افراد یک جامعه معین میداند که از نسلی به نسل بعد منتقل شده و شامل زبان، ارزشها، باورها و قوانین است (کوئن، 1372: 59 و 60).
تعاریف مختلف فرهنگ بطور طبیعی دارای عناصر مشترک هستند. اما بنظر ميرسد تعریف مایرس هماهنگی بیشتری با هدف موردنظر در این مقاله داشته باشد. به اعتقاد او فرهنگ چیزی است که از گذشته آدمیان باقيمانده، در زمان حال آنها تأثير داشته و آیندهشان را شکل میدهد (مصلح، 1393: 45). وجه هماهنگی این تعریف با هدف پژوهش حاضر در اینست که از ديدگاه نگارندگان مقاله نيز بعضی عناصر فرهنگ مغولی که از گذشته به آنها ارث رسیده، در حال و آینده تعامل با خواجه مؤثر بوده است؛ همانطور که ویژگیهای فرهنگی خواجه نیز در تعامل با آنها تأثير داشته است.
1ـ شخصیت فرهنگی خواجه
خواجه نصیر در خانوادهيی متولد شد که در علوم اسلامی شناخته شده بودند. پدر و دایی او كه از معلمان وی بودند، از مدرسين سرآمد فقه و حکمت آن روزگار محسوب میشدند (مدرسی، 1354: 5ـ4). اما نقش فرهنگی خواجه از زماني پررنگتر شد كه بعنوان یکی از اعضای هیئت مذاکره از طرف خورشاه اسماعیلی با فرستادگان هلاکو ديدار كرد؛ یعنی در کنار شخصیت علمی، جايگاه سیاسی نيز بدست آورد؛ اگرچه او در ميان اسماعیلیان بعنوان چهرهيی فرهنگی و عالمي ممتاز شناخته ميشد. اما با خروج از بین اسماعیلیان که در واقع فصلي تازه در زندگی خواجه بود، او فرصت بيشتري برای ایفای نقش فرهنگی در ساحتي گستردهتر یافت. برای توصیف قلمرو فرهنگیيی که بدنبال پیوستن خواجه به هلاکوخان مغول براي او فراهم شد، میتوان به عرصة گسترده سیاسی ـ کلامی آن روزگار اشاره کرد که با حمله هلاکو بدست قوم بیابانگرد مغول افتاد. در آن زمان اسماعیلیان از بین رفته بودند و خلافت بغداد بعنوان پشتوانه مهم کلام اشعری رو به اضمحلال و سقوط بود. میتوان گفت در عرصة فرهنگی ایران و جهان اسلام، حكومتي مسلط و قدرتمند باقی نمانده بود. این شرايط راه را براي اثرگذاري وسيع خواجه نصیرالدین طوسی هموار كرد و از بخت نیک وي، مورد نیاز و توجه هلاکو بود. خواجه زماني با نمایندگان هلاکو ديدار كرد كه تقریباً 57 سال داشت و صاحب آثار بسیار مهم در فلسفه و منطق و نجوم بود و آوازهاش حتی به چین و نزد قاآن مغول نیز رسیده بود.
2ـ نقش فرهنگی
هر دانشمندی دستكم در حوزة تخصص خود دارای نقشي فرهنگی است؛ به این معنا که یا به میراث آن دانش اضافه میکند یا صرفاً شارح و حامل آثار گذشتگان است و آن حوزه از دانش را حفظ مينمايد؛ اما بعضی دانشمندان نقش فرهنگی بیشتري ایفا كردهاند. برای آشکار شدن نقش فرهنگی يك انديشمند و نسبت آن با جنبههای فکری میتوان به جریانسازی در حوزههایی از دانش و همراه کردن گروههایی از جامعه یا جریانهاي سیاسی هیئت حاکمه براي حمایت از نظر آن دانشمند اشاره کرد. هرچه دایرة تأثیر و نفوذ يك انديشمند بین هیئت حاکمه و مردم گستردهتر باشد، اندیشة وي و در واقع حضورش در جریانات اجتماعی ـ سیاسی پررنگتر خواهد بود و بالتبع نقش فرهنگی قویتری ايفا خواهد كرد. هر متفکری توان همسو کردن طبقات مختلف جامعه و هیئت حاکمه با ايدههاي خود را ندارد یا از این شانس برخوردار نيست که جریانات سیاسی از وی حمایت کنند یا مورد توجه مردم باشد. بعضی دانشمندان صرفاً مدرس دانش خود هستند و شعاع نقش فرهنگیشان محدود به شاگردان و موافقان اندک آنهاست، اما دایرة اثرگذاری برخي از آنها به جامعه و سیاست نيز ميرسد و حوزههای بیشتری از فرهنگ جمعی را تحت تأثیر قرار میدهند و با خود همراه میکنند، تا آنجا که گفتماني جديد در عرصة فرهنگی بنيان مينهد. بزعم ما خواجه نصیر یکی از دانشمنداني است که هم حكومت حاکم و هم بخشهای از مردم را در جهتی خاص هدایت كرده است. او نه تنها از حيث علمی شخصیتي طراز اول در علوم اسلامی و نجوم محسوب میشود بلکه با ورود به هیئت سیاسی دربار مغول، نقشی جديد در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ايفا نموده است.
3ـ هوش فرهنگی
برای درک بهتر نقش فرهنگی خواجه لازم است به توضیح یکی از مفاهیم مهم در روابط فرهنگی بویژه با اقوام و فرهنگهای دیگر بپردازیم. اصطلاح «هوش فرهنگی» اگرچه بتازگی در ادبیات پژوهش درباب فرهنگ رايج شده است اما کارکرد آن را میتوان بخوبی در رفتار خواجه نصیر در تعامل با هلاکو ـ در مقام يك مهاجم از قوم و فرهنگی دیگر ـ مشاهده کرد.
دربارة هوش تعاریف مختلفی وجود دارد. مثلاً پیاژه هوش را حالت تعادلی میداند که همة استعدادهای سازشی از نوع حسی و حرکتی و نیروهای شناختی و اکتسابی و همچنین کلیه تبادلات جذبی و انطباقی که بین جسم و محیط صورت میگیرد، به آن گرایش پیدا کنند (پیاژه، 1375: 37)؛ تعاریفی چون توانایی تفکر بر حسب ایدههای انتزاعی نیز دربارة هوش ارائه شده