قبل از ارسطو برخي از مباحث علم منطق در سخنان زنون كبير، سوفسطائيان، سقراط و افلاطون بصورت پراكنده آمده است، اما ارسطو نخستين كسي است كه منطق نظري را جمعآوري و با تعيين ابواب و فصول تدوين نموده است. او براساس مباني معرفتشناختي خود، منطق حملي را مطرح ميکند که بحث استدلال حملي و قياس حملي از مهمترين آراء وي بشمار ميرود.
پس از ارسطو، مکتب منطقي ديگري توسط منطقياني همچون فيلون، دئودروس مگاري، زنون و خروسيپوس رواقي در يونان تحت عنوان منطق رواقي ـ مگاري بوجود آمد که برخلاف منطق ارسطويي به منطق شرطي ميپرداخت. شناسايي قضاياي مرکب شرطي توسط مگاريان و شناسايي ساير قضاياي مرکب مانند عطفي و فصلي و صور قياس اتصالي و انفصالي توسط رواقيان، منطق شرطي را پديد آورد. بنابرين، ميراث منطقي يونان عبارت از دو مکتب ارسطويي و مکتب رواقي ـ مگاري است.
مشائيان مسلمان که بخوبي از ميراث منطقي يونان آگاه بودند؛ از روش فلاسفه يونان در تدوين علم منطق عدول کردند. آنها علاوه بر كاستن برخي مسائل منطقي از قبيل مقولات و بحث تفصيلي شعر و خطابه و جدل و جابجايي برخي ديگر مثل عكس و حد و رسم، با ابتكارات و نوآوريهاي متعدد خود نقش مؤثري در تحول و پيشرفت علم منطق ايفا كردند كه ما در اين نوشتار به تبيين برخي از آنها ميپردازيم.
|