پژوهشي پيرامون صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا
محورهای موضوعی : ریشهشناسی واژگان (اتیمولوژی) فلسفی
1 - حوزه علميه قم
کلید واژه: ابنسينا سلامان و ابسال خواجه نصيرالدين طوسي داستانهاي عرفاني,
چکیده مقاله :
اين پژوهش به بررسي صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا و نيز بررسي محتواي احتمالي آن، از طريق بررسي شواهد تاريخي، ميپردازد. در طول تاريخ نسخههاي متعددي از داستان «سلامان و ابسال» تصنيف شده، اما نسخه ابنسينا همواره هم از حيث وجود و هم از حيث محتوا، محل ترديد بوده است. اين رساله كه از آن متن مستقيمي در دسترس نيست، برخلاف ديگر آثار ابنسينا تاكنون مستقلاً مورد تحقيق و بررسي قرار نگرفته و در دورههاي گذشته كمتر به آن توجه شده است. براي بررسي وضعيت اين رساله، ابتدا شواهد موجود در ديگر آثار ابنسينا و سپس شواهد موجود در آثار ديگر فلاسفه بررسي ميشوند. طي اين بررسي، هم شواهدي كه بر اصل وجود يا عدم وجود اين رساله دلالت ميكنند مورد بررسي قرار خواهند گرفت و هم گزارشاتي كه در مورد محتواي احتمالي آن اطلاعاتي بدست ميدهند، ذكر خواهند شد. با انجام اين بررسي، اين نتيجه بدست ميآيد كه ابنسينا به احتمال زياد اين رساله را تأليف كرده و وجود نسخه او قطعي است؛ هرچند در مورد محتواي آن شاهد قطعي وجود ندارد و صرفاً دو دسته گزارش در مورد دو نوع محتوا از آن موجود است. همچنين مشخص ميشود كه طي زمان پارهيي سوءتفاهمات تاريخي درخصوص اين رساله بوجود آمده كه منجر به پيش آمدن اشتباهاتي جدي در خصوص انتساب و محتواي آن شدهاند.
This study examines the truth of attributing the Salaman wa absal treatise to Ibn Sina and explores its content based on historical proofs. Several versions of the story of Salaman wa absal have been composed in the course of history; however, Ibn Sina’s version is questionable in terms of both its existence and its content. Unlike his other works, the original text of this treatise is not available, and it has not been studied or investigated in its own right. Neither has it received much attention on the part of philosophers. Here, the writer initially examines the documents on the existence or non-existence of this treatise and, then, refers to certain reports which provide some information regarding its potential content. Accordingly, he concludes that Ibn Sina most probably wrote this work, and that his original version certainly exists. However, he maintains that there is no definite proof regarding its content and argues that there are merely two reports on two types of content for this treatise. Finally, he states that certain historical misunderstandings have occurred in relation to this work over time, which has resulted in committing some serious errors regarding its content and its attribution to Ibn Sina.
ابنسينا، الاشارات و التنبيهات، قم، نشر بلاغت، 1375. #
ابنسينا، تسع رسائل في الحکمه و الطبيعيات، قاهره، دارالعرب، 1326ق. #
ابنسينا، حيبنيقظان، ترجمه ابوعبيد عبدالواحدجوزجاني، شيراز، مرکز نشر دانشگاهي شيراز، 1366. #
ابنسينا، رساله الطير، تهران، انتشارات الزهرا، 1370. #
ابنسينا، رسائل اخري لابنسينا هامش شرح الهداية الاثيرية، تهران، بينا، 1313ق. #
ابنسينا، رسائل ابنسينا، قم، انتشارات بيدار، 1400ق. #
ابنسينا، منطق المشرقيين، قاهره، بي نا، 1910م. #
ابن ابياصيبعه، احمد بن قاسم، عيون الانباء في طبقات الاطباء، قاهره، الهيئه المصريه العامه للکتاب، بيتا. #
ابنخلکان،احمدبن محمد، وفيات الاعيان، بيروت، دارالاحياء التراثالعربي، 1417ق. #
امامي، حسن، سلامان و ابسال اسطورهيي يوناني در فرهنگ ايراني و فلسفه اسلامي در چهارده روايت، تهران، دائرةالمعارف ايرانشناسي، 1383. #
تهراني، آقابزرگ، الذريعه في تصانيف الشيعه، تهران، بنياد پژوهشهاي اسلامي، 1364. #
جامي، عبدالرحمن بن احمد، مثنوي هفت اورنگ، تهران، مرکز نشر ميراث مکتوب، 1378. #
جمعي از نويسندگان، دايرةالمعارف اسلام، ليدن، بريل، 1997م. #
فخررازي، محمد بن عمر، شرح الفخرالرازي علي الاشارات، قم، مکتبة آيتالله مرعشي نجفي، 1404ق. #
ساوي، سهلان، شرح رساله الطير، تهران، انتشارات الزهرا، 1370. #
سهروردي، شهابالدين، مصنفات شيخ اشراق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1375. #
ملاصدرا، الاسفار الاربعه، تصحيح و تحقيق و مقدمه علياكبر رشاد؛ باشراف استاد سيدمحمد خامنهاي، ويراستار مقصود محمدي، تهران، انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا، ج8، چ1، 1383. #
شهرزوري، محمد بن محمود، نزهة الارواح و روضة الافراح (تاريخ الحکماء)، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1365. #
محمد بن محمد بن حسن، شرح الاشارات و التنبيهات، قم، نشر بلاغت، 1375. #
طوسي، خواجهنصير، اجوبة المسائل النصيريه، تهران، پژوهشگاه علوم انساني، 1383. #
القفطي، جمالالدين ابيالحسن، تاريخ الحکماء، مسکو، ليبسک، 1320ق. #
کربن، هانري، ابنسينا و تمثيل عرفاني، ترجمه انشاءالله رحمتي، تهران، انتشارات جامي، 1387. #
گوهرين، صادق، حجة الحق ابوعلي سينا، تهران، نشر توس، 1357. #
مهدوي، يحيي، فهرست نسخههاي مصنفات ابنسينا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1333. #
امين، حسن، «سلامان و ابسال، اسطورهاي يوناني در منابع ايراني»، ايرانشناسي، س15، ش1، زمستان1382. #
پينس، شلومو، «ريشه داستان سلامان و ابسال: احتمال تأثير هندي»، معارف، دوره 19، ش3، آذر1381. #
روضاتيان، مريم، «ابسال، رمزي ناگشوده در نمط نهم»، مطالعات عرفاني، تهران، س4، ش1، بهار و تابستان1387. #
کديور، محسن، «فهرست آثار ابنسينا»، معارف، تهران، س9، ش2، مرداد1371. #
گدازگر، حسين، «داستانهاي رمزي در انديشهي فلسفي ابنسينا»، کيهان انديشه، س8، ش6، بهمن 1371. #
Lingwood, Chad, “Jami’s SalamanvaAbsal: Political Statements and Mystical Advice Addressed to the AqQoyunlu Court of Sultan Ya‘qub”, Iranian Studies, 44, no. 2, 2011. #
Sabri, T., “Avicenne philosophe et mystique dans le miroir de trois récits: Ḥayy B. Yaqẓan, L'oiseau,Salamān et Absā”, Arabica, T. 27, Fasc. 3 ,Sep.1980. #