دگردیسی واژۀ «مساوقت» در فلسفه و کلام اسلامی
محورهای موضوعی : ریشهشناسی واژگان (اتیمولوژی) فلسفی
1 - دانشجوی دکتری حکمت متعالیه و مدرس دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد؛ طلبۀ سطح 4 و مدرس حوزة علمیه خراسان، مشهد، ایران
کلید واژه: مساوقت, المساوقه, اتحاد در جهت صدق, مساوقت وجود و وحدت,
چکیده مقاله :
امروزه در عرف حکمت اسلامی، واژۀ «مساوقت» بمعنای تساوی در مصداق همراه با اتحاد در راستای صدق شناخته میشود؛ هرگاه دو لفظ، تمام مصادیق یکدیگر را شامل شوند و از جهتی واحد بر مصادیقشان انطباق یابند، مساوقند. مطالعة تاریخیـتحلیلی واژۀ «مساوقت» در فلسفه و کلام اسلامی نشان میدهد که این واژه پیش از علامه طباطبایی و حتی در گفتار وی، در معنایی دیگر بکار میرفته است. طبق این کاربرد، واژۀ «مساوقت» در معنایی عام بکار میرود که تساوی در مصداق و اتحاد در مفهوم، هر دو، را شامل میشود. بباور نویسندۀ این مقاله، انگارۀ اتحاد جهت صدق بعنوان یکی از ارکان معنایی این واژه، تنها از سوی برخی از شاگردان علامه طباطبایی مطرح شده است. بهمین دلیل، نمیتوان واژۀ «مساوقت» را در کلام حکیمان و متکلمان، بر معنای امروزی آن حمل نمود. نوشتار پیشرو، در دو بازة زمانی به تبیین معنای واژۀ مساوقت میپردازد؛ پیش، و پس از علامه طباطبایی. سخن با بررسی معنای لغوی واژۀ «مساوقت» و پیگیری کاربردهای آن در کلام متکلمان و حکیمان آغاز میشود و اثبات میکند که معنای رایج آن، میان آنها، با آنچه امروزه مرسوم است، تفاوت دارد. سپس معنای این واژه را در گفتار علامه طباطبایی دنبال کرده و با دقت در کلام ایشان، نشان میدهیم که این واژه در گفتار علامه نیز در همان معنای متعارف میان حکما و متکلمان بکار رفته است. در پایان، به بررسی و نقد دلایل معتقدان به تفسیر امروزین این واژه پرداخته و آنها را بچالش میکشیم؛ آنگاه برای مثال، به تحلیل تاریخی «مساوقت وجود و وحدت» در کلام و حکمت اسلامی میپردازیم.
Presently, the term “concomitance” in Islamic philosophy means equality in referents alongside unity in truth. Whenever, two words include all their referents and apply to all of them from a single aspect, they are concomitants. The historical-analytic study of “concomitance” in Islamic philosophy and kalām indicates that this term was used in a different meaning before ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī and even his own words. According to the meaning given above, “concomitance’ is used in a general sense including equality in both referent and concept. The author believes that the assumption of unity in the direction of truth as one of the semantic bases of this term has only been propounded by some of the students of ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī. Hence, it cannot be used in its present meaning in the words of early mutīkallīmūn and philosophers. The present paper, examines the meaning of “concomitance” in two different periods: before and after ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī. The author initially investigates the lexical meaning of “concomitance” and its functions and applications in the words of mutīkallīmūn and philosophers and demonstrates that its common meaning of their time was different from what is common today. Then, after a meticulous study of ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī’s words, he proves that this great philosopher also used this term in the same sense that his predecessors did. Finally, he explores and criticizes the arguments of the advocates of the new interpretation of “concomitance” and challenges their ideas. To support his argument by an example, the author provides a historical analysis of the “concomitance of existence and unity” in Islamic kalām and philosophy.
آشتیانی، میرزامهدی (1390) تعلیقه بر شرح حکمت منظومه، قم: کنگره بزرگداشت علامه آشتیانی.
آملی، محمدتقی (بیتا) درر الفوائد، قم: اسماعیلیان.
ابناثیر، مبارکبن محمد (1367) النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، قم: اسماعیلیان.
ابن¬سینا (1376) الإلهیات من کتاب الشفاء، تحقیق حسن حسن¬زاده آملی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
ابن¬سینا (1379) النجاة، تصحیح محمدتقی دانش¬پژوه، تهران: دانشگاه تهران.
بستانی، فؤاد افرام (1375) فرهنگ ابجدی، ترجمۀ رضا مهیار، تهران: اسلامی.
تفتازانی، مسعودبن عمر (1412ق) شرح المقاصد، قم: الشریف الرضی.
تهانوی، محمد اعلی (1996م) موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی فرید دحروج، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون.
جرجانی، علیبن محمد (بیتا) شرح المواقف، بهمراه متن المواقف ایجی، قم: الشریف الرضی.
جوادی آملی، عبدالله (1387) فلسفۀ صدرا، قم: اسراء.
جوهری، اسماعیلبن حماد (1404ق) الصحاح؛ تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت: دار العلم.
زبیدی، محمدبن محمد (1414ق) تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: دار الفکر.
سبزواری، ملاهادی (1369) شرح المنظومة، تعلیق حسن حسن¬زاده آملی، تهران: نشر ناب.
شرتونی، سعید (1374) أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، تهران: سازمان اوقاف و امور خیریه.
صدر، سیدمحمدباقر (1422ق) دروس فی علم الاصول، قم: دار الهدی.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1416ق) نهایة الحکمة، قم: مؤسسة نشر اسلامی.
طباطبایی، سیدمحمدحسین و دیگران (1398) تعلیقات بر اسفار اربعه، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1403ق) شرح الإشارات و التنبیهات؛ قسم المنطق، تحقیق و تعلیق حسین خرسندی امین، قم: بوستان کتاب.
عظیمی، مهدی (1395) «فارابی و مساوقت تشخص و وجود: بازتأملی در اسناد ملاصدرا»، حکمت معاصر، شمارة 3، ص80ـ61 .
فارابی، ابونصر محمد (1995م) آراء أهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، تحقیق علی بوملحم، بیروت: دار الهلال.
فیاضی، غلامرضا (1386) «تعلیقات»، در طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، قم: مؤسسة امام خمینی (ره).
فیّومی، احمدبن محمد (1414ق) المصباح المنیر، قم: دار الهجره.
لاهیجی، عبدالرزاق (1425ق) شوارق الإلهام فی شرح تجرید الکلام، قم: مؤسسة امام صادق (ع).
محیطی اردکان، محمدعلی (1395) «ارزیابی شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه»، آیین حکمت، شمارة 38، ص185ـ153؛ DOI: 10.22081/pwq.2019.66672.
ملاصدرا (1382) الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تحقیق سیدمصطفی محقق داماد، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383الف) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، بضمیمۀ تعلیقات سبزواری، ج1، تصحیح و تحقیق غلامرضا اعوانی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383ب) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، بضمیمۀ تعلیقات سبزواری، ج2، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
هیدجی، محمد (1365) تعلیقة الهیدجی علی المنظومة و شرحها، تهران: مؤسسة أعلمی.