بررسي کتاب ايضاح الخير المحض و تأثير آن در تاريخ فلسفه اسلامي
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدید
1 - دانشگاه شهيد مدني آذربايجان
کلید واژه: برقلس فلسفه اسلامي فيض ,
چکیده مقاله :
کتاب الخيرالمحض برگرفته از پايههاي الهيات برقلس برغم حجم کمش بهمراه اثولوجيا بيشترين تأثير را در فلسفه اسلامي برجاي نهاده است. برقلس در اين رساله مسائل را در حوزههاي علت اولي، عقول و نفوس مطرح کرده که نزد فيلسوفان مسلمان پذيرفته شده است. برقلس با طرح چهار بخشي علت اولي، وجود، عقول و نفوس در نظريه جهانشناختي صدور مبتني بر فيض و تقسيم هريک از عقول و نفوس به اولي و ثانوي و طرح آنها براساس جايگاه وجودي و شرافتشان از نظريه صدور فلوطين فاصله ميگيرد. با ترجمه کتاب الخيرالمحض به عربي بعلت سازگاري بيشتر آن با انديشههاي ديني و وحياني فيلسوفان مسلمان، حضوري پر رنگ نزد آنان يافت؛ بگونهيي که در مواردي عين الفاظ و عبارات الخيرالمحض در آثار آنان آمده است مانند رساله في المعالم الاهيه عامري، اما نزد بقيه، اصول و مبادي و مسائل الخيرالمحض با صورتبندي جديدي آمده است. ما در نوشتار حاضر تلاش ميکنيم تا تأثير آن را نزد فيلسوفان مسلمان اثبات نماييم.
The book al-Khayr al-mahd is inspired by Proclus’ Elements of Theology and, in spite of its small size, has exercised the greatest influence upon Islamic philosophy along with Athologia. In this treatise, Proclus has propounded several problems concerning the prime cause, intellect, and soul, which are accepted by Muslim philosophers. Through posing the four elements of prime cause, existence, intellects, and souls in the cosmological theory of emanation based on effusion, as well as dividing each of the intellects and souls into primary and secondary ones and discussing them based on their ontological places and excellence, Proclus stands at a distance from Plotinus’ theory of emanation. The translation of al-Khayr al-mahd into Arabic granted it a more visible presence before Muslim philosophers because of its greater conformity with their religious and revealed thoughts. That is why we sometimes confront the same words and statements used in al-Khayr al-mahd in their works. For example, in ‘Amiri’s treatise of Fi al-m‘alim ilahiyyah, the principles and problems discussed in al-Khayr al-mahd have been presented in exactly the same form. However, they have been reflected in a new form in others’ works. In this paper, the writer has tried to demonstrate the influence of this book on Muslim philosophers.
ابن سينا، المبدأ و المعاد، باهتمام عبدالله نوراني، مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مک گيل، 1363.
ابن سينا، الالهيات من کتاب الشفاء، تحقيق حسن زاده آملي، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه، چ 1.
ابن سينا، الاشارات و التنبيهات، همراه با شرح خواجه نصير طوسي، قم، نشر بلاغه، ج 3، چ 1، 1375.
ابننديم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات اميرکبير، چ 3، 1366.
بدوي، عبدالرحمن، الافلاطونيه المتحدثه عندالعرب، کويت وکاله المطبوعات، چ 3، 1977.
برقلس، ليکايوس، الايضاح في الخيرالمحض، در مجموعه الافلاطونيه المتحدثه عند العرب، 1977.
برقلس، اسطوخوسيس، در مجموعه الافلاطونيه المتحدثه عند العرب.
خليفات، سحبان، رسايل ابوالحسن عامري، تهران، مرکز نشردانشگاهي، چ 1، 1375.
طباطبايي، سيدمحمد حسين، بداية الحکمة، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، 1364.
عامري، ابوالحسن، رسايل ابوالحسن عامري، تهران، مرکز نشردانشگاهي، چ 1، 1375.
فارابي، ابونصر، آراء اهل المدينة الفاضله، تحقيق البير نصري نادر، بيروت، دارالمشرق، چ 2، 1986.
فارابي، ابونصر، السياسة المدنيه، تحقيق فوزي متري نجار، بيروت، انتشارات کاتوليکيه، 1964.
فارابي، ابونصر، فصوص الحکم، تصحيح شيخ فريد رخ ديتريصي، چاپ شده در الثمرة المرضية في بعض الرسالات الفارابيه، ليدن، 1889.م.
فارابي، ابونصر ، عيون المسائل، تصحيح شيخ فريد رخ ديتريصي، چاپ شده در الثمرة المرضية في بعض الرسالات الفارابيه، ليدن، 1889.م.
کندي، يعقوب بن اسحاق، رسايل الکندي الفلسفيه، تحقيق عبدالهادي ابوريده، بيروت، دارالفکر العربي، 1950.م.
مرحبا، محمد عبدالرحمن، الکندي الفلسفته منتخبات، بيروت، منشورات عويدات، چ 1، 1985.م.
نصر، سيدحسين، تاريخ فلسفه اسلامي، تهران، انتشارات حکمت، ج 1، چ 1،1383.