در این مقاله معادلهاي واژة هوله (ὕλη) ارسطويی بلحاظ ریشهشناسی و مفهومی در ترجمههای لاتین، عربی و فارسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و ارتباط این مفهوم با مفهوم «مادر» و جنس مادینه در زبان فارسی قدیم نشان داده شده است. بنظر میرسد مترجمان نخستین حکمت یونان، بدلیل ارتباطات مفهومی هوله با مفهوم مادر در نوشتههای افلاطون و ارسطو، واژهیی را معادل هوله قرار دادهاند که مشتق از معنای مادر و جنس مؤنث ميباشد. این موضوع از این جهت اهمیت خاص دارد که مفهوم «مادّۀ» فلسفی که از اندیشۀ ارسطو نشئت گرفته و امروزه رایج است و همچنين در علوم تجربی نقش مهمي دارد، بلحاظ سیر تاریخی و فلسفی ریشه در مفهوم مادر و جنس مؤنث دارد و همين موجب شده كه مترجمان نخستین آثار یونانی که در جستجوی معادلی برای هولة یونانی بودهاند، ویژگی ارتباط هوله با جنس مؤنث و مادر را لحاظ کرده و از آن اصطلاحی ساختهاند که بتواند معنای هوله یونانی را منتقل سازد. این سخن به این معنا نیست که هوله نشاندهندۀ اینست که در فلسفۀ ارسطو، همانند برخی باورهای اسطورهیی، جهان حاصل آمیزش نر و ماده است بلکه از این جهت معنا مییابد که در میان یونانیان قدیم، از جمله ارسطو و افلاطون، جنس مؤنث در تولد انسان و حیوان بعنوان پذیرندة صورت معرفی شده است.
|