در نوشتار حاضر اصالت قاعده امکان اشرف بمثابه قاعدهيي اشراقي بررسي ميگردد. برغم قول مشهور دربارة اين قاعده مبني بر ريشهيي يوناني داشتن، مدعاي اين نوشتار آن است که قاعده از لوازم مکتب اشراق است و مشائي دانستن آن با اصول مشائيان سازگاري ندارد. اين مدعا از دو جهت به اثبات خواهد رسيد؛ جهت اول، بيان شواهدي از آثار خود شيخاشراق و شارحان مکتبش و اينکه چگونه نحوة بيان شارحان موجب چنين تصوري شده که اين قاعده سابقهيي قبل از مکتب اشراق دارد. جهت دوم بررسي لوازم مکتب اشراق است و اينکه شيخاشراق از اين قاعده در اثبات اصول فکري مکتبش بهره برده، حال آنکه اين مسائل از نظر مکتب مشاء مردود است. بنابرين جستجوي پيشينهيي قبل از سهروردي براي اين قاعده خطاست.
|