نقش شخصیت اخلاقی در مسئولیت از منظر ارسطو و آکوئیناس
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدید
رحیم نوبهار
1
(دانشیار گروه حقوق اسلامی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران )
منصوره قنبریان بانوئی
2
(دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرم¬شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران)
کلید واژه: فاعل اخلاقی, مسئولیت اخلاقی, شخصیت, محرک مستقل, محرک قائم بذات, اعمال ناگهانی, ارسطو, آکوئیناس,
چکیده مقاله :
نظریۀ مسئولیت اخلاقی ارسطو بعنوان پیشگام نظریۀ اخلاق فضیلت، بدلیل توجه ویژه به منشهای اخلاقی، نگاهی نوین به مسئولیت دارد. آکوئیناس که از پیروان ارسطوست، با تأکید بر شخصیت و تمرکز بر اعمال عمدی کامل انسانی و نقش عنصر تأمل پیشینی دربارۀ عمل، خوانشی نو از مسئولیت اخلاقی ارائه داده است. در نگاه ایندو فیلسوف، فاعل اخلاقی، فاعلی است که دارای فضیلت و رذیلت شخصیت و توانایی انجام عمل عمدی کامل باشد؛ از اینرو، کودکان و حیوانات، چون فاقد چنین ظرفیتها و شخصیت اخلاقییی هستند، موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار نمیگیرند. بهاعتقاد ارسطو و آکوئیناس، قلمرو فاعلان اخلاقی افزون بر فاعلان شرور و فضیلتمند، شامل فاعلان خویشتندار و غیرخویشتندار نیز میشود. مقالۀ حاضر با رویکرد توصیفیـتحلیلی، به این مسئله میپردازد که از منظر ارسطو و آکوئیناس، عمل فاعل اخلاقی در چه صورتی موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار میگیرد؟ بر اساس یافتههای این مقاله، اعمالی که موضوع مسئولیت اخلاقی هستند، باید از روی عمد و در بستر شخصیت اخلاقی فاعل بعنوان محرکی غیرتصادفی برای عمل، انجام شوند، حتی اگر ناشی از تأمل و تصمیم نباشند، زیرا اعمال ناگهانی نیز بنوعی ناشی از منشها هستند و مصداق بارز اعمالی هستند که موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار میگیرند.
Abstract: Virtue ethics theory as a normative and teleological theory, due to its special attention to moral habits, has a new perspective on responsibility. According to this theory, a moral agent must have virtue and vice of character. These habitual traits are gained by decision and are in line with the perception of human flourishing (Eudaimonia) and its realization. For this reason, since children and animals do not have capacity of decision making and therefore do not have a perception of human flourishing, are not subject of moral evaluation. Also, domain of moral agents in addition to wicked and virtuous agents contains continent and incontinent agents. Adopting a descriptive- analytic method the main concern of this article is to study that under what circumstances a moral agent`s action is a subject of moral evaluation. According to this theory, actions that are subject to responsibility and moral evaluation, must be undertaken intentionally and in the agent’s state of moral character as a non-accidental mover, even if they are not arisen from deliberation and decision; because sudden actions, under some conditions, are derived from habits. Therefore, such actions are considered as a clear instance of actions that are subject to moral evaluations. Keywords: Moral agent, Character, Unmoved mover, Self-mover, Sudden actions.
باتلی، هتر (1398) فضیلت؛ بررسیهای اخلاقی و معرفت¬شناختی، ترجمۀ امیرحسین خداپرست، تهران: کرگدن.
خزاعی، زهرا (1389) اخلاق فضیلت، تهران: حکمت.
ریچلز، جیمز (1397) فلسفه اخلاق، ترجمۀ آرش اخگری، تهران: حکمت.
هرست هاوس، روزالین (1396) «¬اخلاق فضیلت¬»، ترجمۀ هاشم قربانی، اطلاعات حکمت و معرفت، سال 12، شمارۀ 6، ص18ـ12.
هولمز، رابرت (1396) مبانی فلسفه اخلاق، ترجمۀ مسعود علیا، تهران: ققنوس.
هینمن، لارنس (1398) اخلاق؛ رویکردی کثرت¬گرایانه به نظریۀ اخلاق، ترجمۀ میثم غلامی و همکاران، تهران: کرگدن.
Allmark, P. J. (2008). An Aristotelian account of autonomy. Journal of value inquiry, vol. 42, no. 1, pp. 41-53.
Barney, R. (2020). Becoming bad: Aristotle on vice and moral habituation. Oxford Studies in ancient philosophy. ed. by V. Caston. vol. 57, pp. 273-308. Oxford: Oxford university press.
Bobzien, S. (2014). Choice and moral responsibility Nichomachean ethics iii 1-5. Cambridge Companion to Aristotle’s Nicomachean Ethics. ed. by R. Polansky. pp. 81-109. Cambridge: Cambridge university press.
Daigle, J. (2015). Aristotle, determinism and moral responsibility. Submitted in partial fulfillment of the requirement for the degree of MA. Supervisors: F. J. Berry, T. O’Keefe¬. Department of Philosophy, College of Arts and Sciences, Gorgia State university.
Echenique, J. (2012). Aristotle`s ethics and moral responsibility. New York: Cambridge university press.
Furlong, P. (2017). Aquinas and the epistemic condition for moral responsibility. Res philosophica, vol. 94, no. 1, pp. 43-65.
Hause, J. (2006). Aquinas on non-voluntary acts. International philosophical Quarterly, vol. 46, no. 4, pp. 459-475.
Heinaman, R. (2009). Voluntary, involuntary, and choice. Companion to Aristotle, ed. by G. Anagnostopoulos, pp. 483-497. Hoboken. NJ: Blackwell.
Kent, B. (2007). Aquinas and weakness of will. Philosophy and Phenomenological Research, vol. 75, no. 1, pp. 70-91.
McFadden, J. (2020). Aquinas on moral responsibility without deliberation. Submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree doctor of philosophy. Director: T. Hoffmann¬. Faculty of the School of Philosophy. The Catholic university of America.
McGinn, B. J.; Marty, Martin E.; Hick, J.; Pelikan, J.; Wainwright, G.; Chadwick, H.; Sullivan, L. E.; Fredericksen, L.; Hogg, W. R.; Crow, P. A.; Lindberg, C. H.; Spencer, S.; Benz, E. W.; Stefon, M. (2023). Christianity. Encyclopedia Britannica, https://www.britannica.com/topic/Christianity.
Meyer, S. S. (1988). Why involuntary actions are painful? The southern journal of philosophy, vol. 27, no. 1, pp. 127-158.
Meyer, S. S. (1994). Self-Movement and external causation. Self motion: from Aristotle to Newton. eds: ¬M. L. Gill and J G. Lennox. pp. 65-80. Princeton: Princeton university press.
Meyer, S. S. (2011). Aristotle on moral responsibility: character and cause. New York: Oxford university press.
Muller, J. (2015). Agency and responsibility in Aristotle's ¬Eudemian ethics. Pronesis, vol. 60, no. 2, pp. 206-251.
Myers, T. A. (2019). St. Thomas Aquinas on the conditions for moral responsibility. Holy Apostles College & Seminary, Dr. Jon Kirwan, PHE 781: The Philosophy of Thomas Aquinas.
Oakley, J. (2007). ¬Virtue theory.¬ Principles of health care ethics. eds: ¬R. E. Ashcroft, A. Dawson, H. Draper, and J. R. McMillan.¬ pp. 87-91. Hoboken NJ: John Willey and sons.
Perkams, M. (2013). Aquinas on choice, will, and voluntary action. Aquinas and the Nicomachean Ethics. eds: T. Hoffmann, J. Muller and M. Perkams. pp. 72-90. New York: Cambridge university press.
Santos Campos, A. (2013). ¬Responsibility and justice in Aristotle`s non-voluntary and mixed actions¬. Journal of ancient philosophy, vol. 7, no. 2, pp. 100-121.
Schauber, N. E. (2003). ¬Aristotle on animal, agency and voluntariness¬. Richmond journal of law and the public interest, vol. 7, no.1, pp. 26-50.
Stepinova, M. (2011). Aquinas's solution of Aristotle's incontinent Man and Augustine's two Wills. New Blackfriars. vol. 92, isu. 1039, pp. 322-340.
Wei, L. (2016). Aristotle on Prohairesis¬. Labyrinth: an international journal for philosophy, value theory and sociocultural Hermeneutics. vol. 18, no. 2, pp. 50-74.
نقش شخصیت اخلاقی در مسئولیت از منظر ارسطو و آکوئیناس
رحیم نوبهار1، منصوره قنبریان بانوئی2
چکیده
نظریۀ مسئولیت اخلاقی ارسطو بعنوان پیشگام نظریۀ اخلاق فضیلت، بدلیل توجه ویژه به منشهای اخلاقی، نگاهی نوین به مسئولیت دارد. آکوئیناس که از پیروان ارسطوست، با تأکید بر شخصیت و تمرکز بر اعمال عمدی کامل انسانی و نقش عنصر تأمل پیشینی دربارۀ عمل، خوانشی نو از مسئولیت اخلاقی ارائه داده است. در نگاه ایندو فیلسوف، فاعل اخلاقی، فاعلی است که دارای فضیلت و رذیلت شخصیت و توانایی انجام عمل عمدی کامل باشد؛ از اینرو، کودکان و حیوانات، چون فاقد چنین ظرفیتها و شخصیت اخلاقییی هستند، موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار نمیگیرند. بهاعتقاد ارسطو و آکوئیناس، قلمرو فاعلان اخلاقی افزون بر فاعلان شرور و فضیلتمند، شامل فاعلان خویشتندار و غیرخویشتندار نیز میشود. مقالۀ حاضر با رویکرد توصیفیـتحلیلی، به این مسئله میپردازد که از منظر ارسطو و آکوئیناس، عمل فاعل اخلاقی در چه صورتی موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار میگیرد؟ بر اساس یافتههای این مقاله، اعمالی که موضوع مسئولیت اخلاقی هستند، باید از روی عمد و در بستر شخصیت اخلاقی فاعل بعنوان محرکی غیرتصادفی برای عمل، انجام شوند، حتی اگر ناشی از تأمل و تصمیم نباشند، زیرا اعمال ناگهانی نیز بنوعی ناشی از منشها هستند و مصداق بارز اعمالی هستند که موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار میگیرند.
کلیدواژگان: فاعل اخلاقی، مسئولیت اخلاقی، شخصیت، محرک مستقل، محرک قائم بذات، اعمال ناگهانی، ارسطو، آکوئیناس.
* * *
مقدمه
ارسطو که آغازگر نظریۀ اخلاق فضیلت است، تحلیلی ویژه از مسئولیت اخلاقی دارد. او با تأکید بر نقش شخصیت اخلاقی در تبیین فاعل اخلاقی و تأکید بر سرزنش و ستایش اعمال برخاسته از شخصیت اخلاقی که در قالب منشهای رذیلانه و فضیلتمندانه، بروز مییابد، نگاهی خاص به مسئلۀ مسئولیت در پرتو شخصیت اخلاقی دارد. آکوئیناس نیز که در حوزههای متعدد، بنوعی اندیشههای ارسطو را پی میگیرد (McGinn, et.al., 2023) و البته خوانشی دینی از اخلاق فضیلت دارد، به مسئلۀ مسئولیت اخلاقی و نقش ویژگیهای منشی، بویژه در مورد اعمال ناگهانی، پرداخته است. او همچنین با تقسیم اعمال عمدی به عمدی کامل و ناکامل، جایگاه روند تأمل را ـ که خود ناشی از شخصیت اخلاقی و منشهای افراد است ـ در مسئولیت اخلاقی بررسی نموده است. درواقع، در نظریۀ اخلاق فضیلت که ارسطو و آکوئیناس بترتیب پیشگام و ادامهدهندۀ آن هستند، شخصیت اخلاقی فاعل نقشی برجسته در مسئولیت اخلاقی دارد.
نظریۀ اخلاق فضیلت که در سال 1958 با چاپ مقالۀ الیزابت آنسکوم احیا شد و مورد توجه فلاسفه قرار گرفت (ریچلز، 1397: 241)، نظریهیی هنجاری(1) است و بر منش اخلاقی و فضایل تأکید دارد (خزاعی، 1389: 15). تأکید بر رشد اخلاقی، ارزش فضیلتها، نقش معرفتشناسانۀ قدیس اخلاقی، رابطۀ میان فضیلت و معرفتشناسی، و درنهایت، تأکید بر انگیزه، از موضوعات محوری این نظریهاند (همان: 43). آنسکوم در مقالهاش با رویکردی انتقادی به دو نظریۀ اخلاق وظیفهگرا و سودانگار، به مسائلی همچون فضیلتها، انگیزهها، شخصیت و خصوصیت اخلاقی، دوستی، روابط خانوادگی و معنای حقیقی سعادت توجه کرد (هرست هاوس، 1396: 12). از منظر اخلاق فضیلت، قضاوت دربارۀ درستی یا نادرستی اعمال، بدون ارجاع به شخصیت فاعل امکانپذیر نیست (Oakley, 2007: pp. 87-88).
بنابرین نظریۀ ارسطو و آکوئیناس که نظریهیی فضیلتمحور است، با تأکید بر شخصیت اخلاقی، انگیزۀ انجام عمل و نقش قدیس اخلاقی بعنوان فاعل فضیلتمند، خوانشی خاص از مسئولیت فاعل اخلاقی دارد. در این خوانش، فضیلتها و رذیلتهای شخصیت بعنوان فضیلتها و رذیلتهای اکتسابی، اهمیت بسزایی دارند و داشتن آنها افراد را در زمرۀ فاعل اخلاقی قرار میدهد. بنظر ارسطو، فاعل اخلاقی بعنوان محرک قائم بذات، باید از روی اختیار و آگاهی عمل کند تا بتوان او را علت مؤثر عمل دانست و ارزیابیهای اخلاقی را در مورد او اعمال کرد. آکوئیناس نیز برای ارزیابیهای اخلاقی، دو شرط علم و اختیار را برای فاعل اخلاقی که توانایی انجام عمل عمدی کامل را دارد، ضروری میداند.
برغم متفاوت بودن رویکرد اخلاق فضیلت به مسئلۀ مسئولیت اخلاقی، در منابع فارسی چندان که باید به این مسئله توجه نشده است. اما نویسندگان غیرفارسی زبان، در مورد دیدگاه ارسطو به مسئولیت اخلاقی بعنوان پیشگام این نظریه و همچنین در مورد دیدگاه آکوئیناس، مقالات و کتابهای فراوانی برشتۀ تحریر درآوردهاند.
رویکرد نوین نظریۀ فضیلتمحور ارسطو و آکوئیناس به مسئولیت اخلاقی و شخصیت، زمینهساز طرح این پرسش است که از منظر این نظام اخلاقی، شروط فاعل اخلاقی کدامند؟ و منظور از رابطۀ علّی مناسب میان عمل و فاعل اخلاقی چیست؟ همچنین اهمیت تصمیم در این نظریه بعنوان مؤلفهیی که شخصیت فاعل اخلاقی را بیشتر از صِرف عمل نشان میدهد، به این پرسش دامن میزند که آیا فاعل اخلاقی در قبال اعمالی که بدون تأمل و خارج از تصمیم انجام میشوند، مسئولیت اخلاقی دارد؟
پژوهش حاضر با روشی توصیفیـتحلیلی، نخست فاعلیت اخلاقی و قلمرو آن را با توجه به نقش رذیلت و فضیلت در شکلگیری شخصیت، واکاوی میکند؛ آنگاه رابطۀ علّی مؤثر در بستر شخصیت اخلاقی که موجب مسئولیت اخلاقی و سرزنش یا تحسین در برابر رفتار است، را بررسی مینماید.
1. شخصیت و فاعلیت اخلاقی
برای اینکه فردی موضوع ارزیابیها و انتظارات اخلاقی قرار گیرد، باید ویژگیهای یک فاعل اخلاقی را داشته باشد. او باید دارای شخصیت اخلاقی باشد. شخصیت اخلاقی در پرتو فضیلتها و رذیلتهای مربوط به شخصیت حاصل میشود و دارای قلمروی خاص است. شخصی که دارای رذیلت و فضیلت شخصیت است، قادر به انجام اعمال عمدی کامل از طریق تأمل در خصوص اهداف و ابزارهای دسترسی به آنهاست. در ادامه، شخصیت اخلاقی و توانایی انجام اعمال عمدی کامل بعنوان شرایط مربوط به فاعلیت اخلاقی و نیز قلمرو فاعل اخلاقی بررسی خواهد شد.
1ـ1. شخصیت اخلاقی و توانایی انجام عمل عمدی کامل
ارسطو در هر سه رسالۀ اخلاقی خود، دو نوع متفاوت از فضیلت را از هم تمییز داده است؛ فضیلت اخلاقی یا همان فضیلت شخصیت و فضیلت عقلانی. خرد، ادراک و هوش جزو فضیلتهای عقلانی هستند و سخاوت و خویشتنداری، جزو فضیلتهای اخلاقی و مبین نوع شخصیت فرد. چنانچه فاعل مایل به عمل در موقعیتهای دارای ارزش باشد، فضیلتمند خواهد شد و اگر مایل به عمل در موقعیتهای شرورانه باشد، شرور خواهد شد (Meyer, 2011: ch.1, 3).
از نظر ارسطو کودکان و حیوانات میتوانند دارای فضایل طبیعی باشند، اما بسبب فقدان قدرت تعقل، قادر به انجام عمل از روی فضیلت یا رذیلت واقعی نیستند. آنچه رذیلت و فضیلت شخصیت که اکتسابی و واقعی هستند را ایجاد میکند، قدرت تعقل و ارتکاب اعمال از روی تصمیم است. عمل فضیلتمندانه از نظر ارسطو، انجام عمل «والامنشانه»3 است که برای رسیدن به خیر و خوبی انجام میشود. از نظر او، حیوانات و کودکان نمیتوانند فعل فضیلتمندانه انجام دهند؛ زیرا قدرت تصمیمگیری ندارند. با این حال، چون دارای فضایل طبیعی هستند، تمایلاتی دارند که بر بکارگیری ظرفیتهایشان برای احساس و عمل، حاکم است، اما این تمایلات، فضیلتها و رذیلتهای واقعی شخصیت نیستند (Ibid: p. 7). بدینسان داشتن فضایل و رذائل شخصیت که در دورۀ بزرگسالی حاصل میشود، موجب شکلگیری شخصیت اخلاقی بعنوان یکی از شرایط فاعلیت اخلاقی میگردد.
بنظر روبرت هینمن،4 منظور ارسطو از عمل در معنای مضیق، اقدامی است که مورد تصمیم قرار میگیرد و فاعلی قادر به تصمیمگیری است که دارای شخصیت اخلاقی باشد، بگونهیی که دربارۀ خیر و شر، دارای اعتقاد و اندیشه باشد. تنها کسانیکه دارای چنین شخصیتی باشند، قادر به درک ارزشها و شر هستند و بلحاظ اخلاقی قابل سرزنش یا تحسینند (Heinaman, 2009: p. 493).
بنابرین ادراک فاعل از اعمال خود، یکی از شرایط ضروری مسئولیت اخلاقی است (Schauber, 2003: p. 47). حیوانات فاقد قوۀ عقل هستند و کودکان نیز برغم داشتن آن، به رشد عقلی نرسیده و در نتیجه، ظرفیت تصمیمگیری ندارند. بگفتۀ هاویر اِچِنیکه5 کودکان بالقوه دارای عقل هستند، اما حاضر و فعالبودن عقلشان منوط به رشد آن است (Echenique, 2012: p. 35). از شروط مهم خودمختاری و فاعلیت اخلاقی، داشتن تمایلات عقلانی است تا فرد بکمک این تمایلات، بتواند به برداشتی در مورد خیر و در نتیجه به فضیلتِ شخصیت برسد (Allmark, 2008: p. 11). فقدان چنین ظرفیتهایی در کودکان باعث میشود ادراکی از سعادت و ظرفیت دستیابی به ابزارهای رسیدن به سعادت نداشته باشند (Diagle, 2015: p. 36).
پس شخصی را میتوان فاعل شرور یا فضیلتمند دانست که دارای قدرت تصمیمگیری باشد، زیرا فضیلت یا رذیلت واقعی شخصیت، «وضعیتِ دربردارندۀ تصمیم»6 است (Meyer, 2011: Ch. 1, 7). قدرت تصمیمگیری که ناشی از تمایلات عقلانی و وجود عقل در افراد بالغ است، کمک میکند تا فرد در مقام فاعل اخلاقیِ خودمختار، فضیلت را بعنوان یک ویژگی اخلاقی در خود بپروراند (Allmark, 2008: p. 14). قدرت انتخاب و ظرفیتهای عقلانی باعث میشوند فرد موضوع ارزیابیهای اخلاقی قرار گیرد، زیرا سبب میشوند افراد بر اعمال و شکلگیری شخصیتشان، نظارت داشته باشند. بکمک این ظرفیتها، افراد میتوانند ابزارهای رسیدن به هدفشان را تعیین کنند و مطابق با آن عمل نمایند (Diagle, 2015: pp. 34- 35).
آکوئیناس با خوانشی متفاوت اما همسو با ارسطو، با توسل به ویژگی توانایی انجام اعمال عمدی کامل، چنین وصفی را شرط ضروری فاعل اخلاقی میداند. او اعمال انسانی را مساوی با اعمال عمدی از نوع خاص میشمارد که آنها را «اعمال عمدی کامل»7 مینامد. از نظر او اعمالی انسانی است که برای اهدافی خاص انجام میشوند؛ یعنی افراد آنها را بدلیل خصوصیات خاص انسانیشان انجام میدهند. آکوئیناس توضیح میدهد که تمام فعالیتهایی که انسانها انجام میدهند، لزوماً عمل انسانی نیستند؛ مثلاً حرکت دادن دست یا ضربه زدن با پا اعمال انسانی نیستند؛ زیرا در پس این اعمال، هدفی که توسط عقل درک شود، وجود ندارد و از طریق «تأمل عقل»8 دنبال نمیشوند. در اینجا آکوئیناس از اصطلاح تأمل برای تمایز میان «اعمال انسانی کامل»9 از «رفتارهای انسانی غیرعقلانی»10 استفاده میکند