نقش گرایشهای اعتقادی خواجه نصیرالدین طوسی در اقبال و ادبار وی نسبت به اسماعیلیان
محورهای موضوعی : یافتههای نو درباره چهرهها و مدرسههای فلسفی ایران و جهان اسلام
سیدمحسن حسینی
1
(دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ايران)
عینالله خادمی
2
(استاد فلسفه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ايران)
حوریه شجاعی باغینی
3
(استادیار پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ايران)
محمد وحید صمیمی
4
(دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی، تهران، ايران)
کلید واژه: خواجه نصیرالدین طوسی, کلام امامیه, اسماعیلیان, روضةالتسليم, تولا و تبرا, مطلوبالمؤمنين, آغاز و انجام,
چکیده مقاله :
در اقبال و ادبار خواجه نصیر نسبت به فرقة اسماعیلیه، مجموعهيی از عوامل دخیل بوده است. این مقاله به آشکارسازی نقش گرایشهای اعتقادی وی در تعامل با این فرقة مذهبی پرداخته است. دانشاندوزي خواجه نصیرالدین طوسی در فضای انديشة شیعه دوازده امامی بوده اما در جوانی از باورهای تقلیدی موجود و جمود بر ظواهر شریعت رویگردان بود. همین موضوع سبب شد به بعضی آموزههای اسماعیلیان همانند توجه به باطن متون مذهبی، گرایش پیدا کند و در پي دعوتی که از وی بعمل آمد، به این فرقه بپیوندد. البته اوضاع نابسامان موجود در جغرافیای سیاسیـمذهبی شرق جهان اسلام نیز انتخابهای خواجه را محدود کرده بود. اما بر اساس بعضی گزارشهای تاریخی از زمان اقامت او در میان اسماعیلیان، و نيز بعضی آثار مکتوب وی که بر وفق عقاید اسماعیلیان نگاشته شده، میتوان گفت خواجه پس از پیوستن به این فرقه، با آنها دچار اختلاف عقیدتی شده است. عکسالعمل او پس از جداییش از اسماعیلیان، که آنها را در کتب کلامیش ملحد و خارج از اسلام معرفی کرد، اين اختلاف را تأیید ميكند. در واقع، خواجه نصیر بر اساس گرایش اعتقادیش در جوانی به این فرقه پیوست و پس از آن، بدليل اختلاف اعتقادی از آنها جدا شد و با نگارش آثار کلامی، تضاد عقیدتیش با این گروه را آشکار نمود.
A collection of factors underlay Khwajah Naṣīr al-Dīn Ṭūsī’s association with and dissociation from the Ismā‘īlī sect. This paper aims to disclose the role of his religious beliefs in his interactions with this religious sect. Ṭūsī’s education was completed in an atmosphere of Twelver Shi‘ite philosophy, but in his youth he was also disenchanted with the existing imitative beliefs and dogmatic emphasis on extrinsic features of Sharī‘ah. This led him to develop an interest in some Ismā‘īlī teachings such as their attention to the esoteric meaning of religious texts and join this sect in response to their invitation. Of course, the undesirable conditions in the political-religious geography of the east of the Islamic world had also limited Ṭūsī’s choices. Nevertheless, based on some historical reports of the time of his relationship with the Ismā‘īlīs and some of his works that had been written in conformity with Ismā‘īlī ideas, it can be said that he had some ideological disagreements with them after joining the sect. His reaction after his separation from the Ismā‘īlīs, whom he has introduced as atheists and non-Muslims in his Kalāmī books, demonstrate his ideological conflicts with this sect. In fact, Ṭūsī joined the Ismā‘īlīs in his youth because of his religious ideas and, later, separated from them for the same reason. He revealed his ideological opposition to them in his Kalāmī written works.
آقایی، اصغر؛ اترک، حسین (1396) «بررسی تأویلات خواجه نصیرطوسی از آیات معاد در رساله آغاز و انجام»، اندیشه نوین دینی، شمارة 49، ص134ـ115.
آقسرایی، محمودبن محمد (1943م) مسامرة الأخبار و مسائر الاخبار، بكوشش عثمان توران، آنقره: چاپخانه انجمن ترک.
ابنساعی، علیبن اغلب (1353ق) الجامع المختصر، ج9، تصحیح مصطفی جواد، بغداد: مطبعة سریانیة الکاتولیکیة.
ابنکثیر (1407ق) البدایة و النهایة، ج13، بیروت: دارالفکر.
امورتی، بیانکاماریا اسکارچا (1397) مطالعات شیعهشناسی در ایتالیا (مجموعه مقالات)، ترجمة لیلا کرمی، اصفهان: آرما.
اکبری، محمد؛ اسماعیلی، محمدعلی (1400) «الهیات سلبی در حوزه هستیشناسی صفات الهی در اندیشه شیخ صدوق و سعدیا گائون یهودی»، پژوهشهای هستیشناختی، شمارة 19، ص298ـ271.
امین، حسن (1425ق) اسماعیلیون و مغول و خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه مهدی زندیه، قم: مؤسسة دایرةالمعارف فقه اسلامی.
ایزدی، حسین؛ احمدپناه، مطهرهسادات (1389) «مذهب خواجه نصیر و تأثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری»، فصلنامه تاریخ اسلام، سال یازدهم، شمارة اول و دوم، ص47ـ27.
بهروزی، مهرناز (1381) «اوضاع سیاسی و اجتماعی شرق اسلام مقارن حمله مغول»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارة 164، ص402ـ387.
براون، ادوارد (1366) تاریخ ادبیات ایران، ج3، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
حلبی، ابنزهره (1417ق) غنیه النزوع الی علمیالاصول و الفروع، قم: نشر امام صادق(ع).
حسینی، سیدمحسن؛ خادمی، عیناله؛ منصوری، امیرحسین؛ شمس، محسن (1400) «نقش فرهنگی خواجه نصیرالدین طوسی در تعامل با هلاکوخان مغول»، تاریخ فلسفه، شمارة 47، ص104ـ 91.
خاتونآبادی، عبدالحسین (1352) وقایع السنین و العوام، تهران: اسلامیه.
خواندمیر، غياثالدين (1380) تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر، تحقيق محمد دبیر سیاقی، مقدمه جلالالدین همایی، تهران: خیام.
دفتري، فرهاد (1375) تاريخ و عقايد اسماعيليان، ترجمه فريدون بدرهاي، تهران: فرزان
دفتري، فرهاد (1391) تاریخ و سنتهای اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران: فروزان.
شوشتری، قاضی نورالله (1375ق) مجالس المؤمنین، تهران: اسلامیه.
شيرازي، فضلالله بن عبدلله (1388) وصاف الخضرة، تهران: كتابخانه ابنسينا.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1325) شرح اشارات ابنسینا، ج2، مصر: مطبعه خیریه؛ نسخة خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، 23 م.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1337) اخلاق محتشمی، بکوشش محمدتقي دانشپژوه، تهران: دانشگاه تهران.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1356) اخلاق ناصری، تصحیح و توضیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: خوارزمی.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1396) رسالة سیر و سلوک، تصحیح و ترجمه به انگلیسی سید جلالالدین بدخشانی، تهران: میراث مکتوب.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1397) سه رساله از تصنیفات خواجه نصیرالدین طوسی (تولا و تبرا، مطلوب المؤمنین، آغاز و انجام)، تصحیح و ترجمه به انگلیسی سیدجلالالدین حسینی بدخشانی، تهران: میراث مکتوب.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1405 ق/ الف) تلخیص المحصل المعروف به نقد المحصل، لبنان: دارالأضواء.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1405 ق/ ب) مصارع المصارع، تحقيق حسن معزی، بهاهتمام محمود مرعشی، قم: کتابخانه آيتالله مرعشی نجفی.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1407ق) تجرید الاعتقاد، تهران، مکتب الإعلام الاسلامی.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1413 ق/ الف) اخلاق ناصری، تهران: اسلامیه.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1413 ق/ ب) قواعد العقائد، بکوشش علی حسن خازم، بیروت: دار الغربه.
عودی، ستار؛ بقایی، مرتضی (1391) «نگاهی به سرگذشت ابنعلقمی، واپسین وزیر شیعی عباسیان»، تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی، شمارة 6، ص120ـ 101.
قزوینی، یحییبن عبدالله (1386) لب التواریخ، تصحيح هاشم محدث، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
فرحات، هانی (1389) اندیشههای فلسفی و کلامی خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه غلامرضا جمشید، تهران: میراث مکتوب.
کربن، هانری (1396) تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبايی، تهران: مینوي خرد.
معصومی همدانی، حسین (1391) استاد بشر؛ پژوهشی در زندگی، روزگار، فلسفه و علم خواجه نصیرالدین طوسی، تهران: میراث مکتوب.
مادلونگ، ویلفرد (1378) «جایگاه آثار اخلاقی طوسی در فلسفه، تشیع و تصوف»، ترجمة پروانه عروجنیا، نشریه معارف، دوره 16، شمارة 3، ص102ـ 85.
معزی، مریم (1393) «بازنگری در انتساب کتاب روضة التسلیم به خواجه نصیرالدین طوسی»، مطالعات تاریخ اسلام، شمارة 21، ص186ـ 168.
مدرس رضوی، محمدتقي (1354) احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
ملکم، جان (1380) تاریخ کامل ایران، تصحيح مهدی قمینژاد، ترجمه اسماعیل بن محمدعلی، گردآوری علیاصغر عبدالهی، تهران: افسون.
نصر، سیدحسین؛ لیمن، اولیور (1386) تاریخ فلسفه اسلامی، ج3، تهران: حکمت.
هاجسن، مارال. گ. س (1343) فرقه اسماعیلیه، ترجمه، مقدمه و حواشی فریدون بدرهای، تبريز: کتابفروشی تهران.
همدانی، فضلالله (1373) جامع التواریخ، تصحیح و تحشیه محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران: البرز.
همدانی، فضلالله (1338) جامعالتواريخ، بکوشش بهمن کریمی، تهران: اقبال.
نقش گرایشهای اعتقادی خواجه نصیرالدین طوسی
در اقبال و ادبار وی نسبت به اسماعیلیان
سیدمحسن حسینی1، عیناله خادمی2، حوریه شجاعی باغینی3، محمدوحید صمیمی4
چکیده
در اقبال و ادبار خواجه نصیر نسبت به فرقة اسماعیلیه، مجموعهيی از عوامل دخیل بوده است. این مقاله به آشکارسازی نقش گرایشهای اعتقادی وی در تعامل با این فرقة مذهبی پرداخته است. دانشاندوزي خواجه نصیرالدین طوسی در فضای انديشة شیعه دوازده امامی بوده اما در جوانی از باورهای تقلیدی موجود و جمود بر ظواهر شریعت رویگردان بود. همین موضوع سبب شد به بعضی آموزههای اسماعیلیان همانند توجه به باطن متون مذهبی، گرایش پیدا کند و در پي دعوتی که از وی بعمل آمد، به این فرقه بپیوندد. البته اوضاع نابسامان موجود در جغرافیای سیاسیـمذهبی شرق جهان اسلام نیز انتخابهای خواجه را محدود کرده بود. اما بر اساس بعضی گزارشهای تاریخی از زمان اقامت او در میان اسماعیلیان، و نيز بعضی آثار مکتوب وی که بر وفق عقاید اسماعیلیان نگاشته شده، میتوان گفت خواجه پس از پیوستن به این فرقه، با آنها دچار اختلاف عقیدتی شده است. عکسالعمل او پس از جداییش از اسماعیلیان، که آنها را در کتب کلامیش ملحد و خارج از اسلام معرفی کرد، اين اختلاف را تأیید ميكند. در واقع، خواجه نصیر بر اساس گرایش اعتقادیش در جوانی به این فرقه پیوست و پس از آن، بدليل اختلاف اعتقادی از آنها جدا شد و با نگارش آثار کلامی، تضاد عقیدتیش با این گروه را آشکار نمود.
كليدواژگان: خواجه نصیرالدین طوسی، کلام امامیه، اسماعیلیان، روضةالتسليم، تولا و تبرا، مطلوبالمؤمنين، آغاز و انجام.
* * *
بیان مسئله
خواجه نصیرالدین طوسی در حدود سال 624 (ﻫ .ق)، در پی حمله چنگیزخان مغول به خراسان، به اسماعیلیان نزاری قهستان پيوست.1 او در طول سالهای حضور در بین آنها آثاری تألیف کرده که بعضی بر اساس گرایش اعتقادی اسماعیلیان نوشته شده است. اما در زمان حملة هلاکوخان مغول به اسماعیلیان، به سپاه او پيوسته و در بعضی آثار کلامیش، اسماعیلیان را فرقهيی خارج از اسلام معرفی كرده است (طوسی، 1413الف: 84). در زیج ایلخانی نیز اسماعیلیان را ملحد میخواند (مدرس رضوی، 1354: 45). همچنین خواجه نصیر پس از جدايي از اسماعیلیان، دیباچه اخلاق ناصری که حاوی ستایش بزرگان اسماعیلیه بود را تغییر داده و در نگارش جدید بيان کرد که آن ستایشها را بدليل حفظ جان و آبروی خویش انجام داده است (طوسی، 1413ب: 3).
وقایع مذکور و موضعگیریهای دوگانة خواجه نصیرالدین، دربردارندة ابهامات و پرسشهایی است؛ ازجمله اینکه آیا خواجه، چنانكه بعضی پژوهشگران ميگويند، در آغاز زندگی علمی خود به روش اسماعیلیان رفته و پس از برخورداری از مواهب این گروه، هوس رفتن به دستگاه دیگری به سرش زده است؟ (طوسی، 1356: 16)، یا اینکه ـمطابق ادعاي بعضی شرقشناسانـ اهل غدر و خیانت به مخدوم خود بوده است؟ (همان، 22؛ براون، 1366: 3/ 10)، یا چنانكه برخي مورخان نوشتهاند، بياختیار در آن مُلک (محل اقامت اسماعیلیان) افتاده بوده است؟ (همدانی، 1373: 2/ 985؛ خواندمیر، 1353: 2/ 476).
پرسشی که انگیزة انجام این تحقیق شده اینست که نقش گرایش اعتقادی خواجه نصیرالدین در رفتار دوگانهاش (پیوستن و گسستن) نسبت به اسماعیلیان چيست؟ برای روشنتر شدن پرسش اصلی مقاله میتوان این پرسش محوری را به چند پرسش تحلیل کرد که هر کدام بخشهای اصلی این تحقیق را تشکیل میدهند؛ ازجمله اینکه خواجه قبل از پیوستن به این فرقه چه گرایش اعتقادیيي داشته است؟ عوامل اعتقادی مرجِحّ برای خواجه در پیوستن به اسماعيليان و علل اعتقادی او در جدایی از آنها چه بوده است؟ در دو مورد اخیر، فرضیات مختلف بررسی ميگردد و رأی مختار نویسندگان این مقاله ارائه میشود.
این جستار به دو بخش اصلی پیوست و گسست خواجه از اسماعیلیان تقسیم شده است. برای هر کدام از دو رفتار وی، فرضیات و عواملی مطرح و بررسی میشود و جایگاه گرایش اعتقادی وی در تصمیماتش روشن شده و نظر مختار نویسندگان عرضه میگردد.
پیشینة پژوهش
تحقیقاتی را که دربارة گرایش اعتقادی یا مذهب خواجه نصیر صورت گرفته، میتوان به سه جریان اصلی تقسیم کرد.
دستة اول نویسندگان شیعة دوازده امامیند که خواجه را از ابتدا تا انتهای حیاتش معتقد به شیعة امامیه میدانند و دورة حضور وی میان اسماعیلیان را همراه با تقیه و بدليل در امان ماندن از حملة چنگیزخان مغول ارزیابی میکنند (مدرس رضوی، 1354: 8 و 13؛ شوشتری، 1375: 2/ 207-201). در مقاله «مذهب خواجه نصیر و تأثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری» نيز این سخن تکرار شده است (ایزدی و احمدپناه، 1389). مقالة اخیر، این موضوع را که خواجه در بخشی از زندگي خود تمایل اسماعیلی داشته، نادرست میداند و پیوستن خواجه به آنها را پناه بردن و حتی نفوذ (!) در بین این فرقه معرفي ميكند. در كتاب اسماعیلیون و مغول و خواجه نصیرالدین طوسی (امین، 1425: 57) و نيز كتاب اندیشههای فلسفی و کلامی خواجه نصیرالدین طوسی (فرحات، 1389: 14 و 50) اين ديدگاه برجسته شده كه خواجه به اسماعیلیان پناه برده و در میانشان تقیه میکرده است.
اشکالی که میتوان بر اين ديدگاه گرفت، اینست که آنها تمایلاتی را که خواجه در جوانی به بعضی از آموزههای اسماعیلیان داشت، نادیده میانگارند و وجود تحول در عقاید خواجه را برنمیتابند؛ درحالیکه خواجه بعنوان یک محقق جستجوگر، در طول حیات علمی خود و براساس تحولات جهان اطرافش، در گرایشهای اعتقادیش نيز تحول رخ داده است. برهمين اساس، ما در این مقاله زندگي اعتقادی خواجه را به سه مرحلة قابل تقسیم میدانیم و معتقديم او در هر مرحله رفتاری مناسب با اعتقادات خود انجام داده است.
گروه دوم که بعضی شرقشناسان (مثل ولادیمیر ایوانف) نیز در بينشان حضور دارند، در مواردی حتی خواجه را تولد یافته در خانوادهيی با عقاید اسماعیلی یا دانشآموختة مراكز علمي این فرقه دانستهاند (دفتری، 1375: 799). فرهاد دفتری (يكي از محققان برجسته در حوزة تاريخ و عقايد اسماعيليان) نیز بر وجود رابطة نزدیک و طولانی و سودمند و مشارکت فکری بین خواجه و اسماعیلیان تأكيد دارد و از مدت سه دهه اقامت خواجه در میان این فرقه بعنوان پرفایدهترین روزهای حیات خواجه یاد میکند (معصومی همدانی، 1391: 55).
اشکال سخنان فوق در اینست که گرایش خانوادة خواجه به شیعة امامیه و بیان خود او در رسالة سیر و سلوک مبنی بر ناآشناییش با اسماعيليان در دوران دانشاندوزي را نادیده میگیرد (طوسی، 1396: 8). همچنین اعلام بیزاری خواجه از اسماعیلیان که در آثار کلامی بعدیش ظاهر شده را در نظر ندارد و نمیخواهد سخن خود خواجه در تجدید دیباچه اخلاق ناصری که گفته است تمجیدهایش از بزرگان اسماعیلیه از ترس جانش بوده را بپذيرد (طوسی، 1413الف: 3)؛ درواقع متوجه اختلاف اعتقادی خواجه با اسماعیلیان نیست یا نمیخواهد باشد.
گروه سوم بر این باورند که گرایشهای اعتقادی، جهتبخش رفتار خواجه نبوده است. هاجسن در کتاب فرقۀ اسماعیلیه، خواجه نصیر را فردی فرامذهبی معرفی میکند (هاجسن، 1343: 440-438). دهباشی نیز او را نه شیعة امامی و نه فردی فاقد اصول اخلاقیِ ثابت میداند، بلکه وی را در درجة اول فیلسوف ـ وزیر قلمداد میکند. از نظر او خواجه همزمان به موضوعات قدرت و دانش، سیاست و فلسفه دلبسته بوده و از موقعیتهای سیاسی ـ اجتماعی خود بمعنای واقعی کلمه بهره برده است (معصومی همدانی، 1391: 57). البته این نگرش نفیکنندة سایر جنبههاي شخصیت خواجه نیست بلکه برجستهترین بخش از فعالیتهای خواجه را فیلسوف ـ وزیر بودن او میداند و او را نمونة برجستهيی از این نقش بشمار ميآورد (نصر و لیمن، 1386: 92 و 14). ویلفرد مادلونگ در یکی از مقالاتش که با عنوان «جایگاه آثار اخلاقی طوسی در فلسفه، تشیع و تصوف» ترجمه شده (مادلونگ: 1378)، رفتار خواجه و تعامل با اسماعیلیان را بر اساس علايق فلسفی او توجیه میکند.
وجه تازگی و دستاورد این مقاله، بزعم نویسندگان، اینست که اولاً، با وجود نگاهی منصفانه و بر اساس شواهد، میتوان برای حیات اعتقادی خواجه سه مرحله قائل شد که او در این مراحل بر مبنای گرایش اعتقادی خود رفتارهايی خاص انجام داده است. ثانیاً، باورهای اعتقادی خواجه در پیوستن وی به فرقة اسماعیلیه در سن جوانی نقشي مهم داشته که بمعنای تمایل او به اسماعیلیان در دورة جوانی است؛ همانطور که اختلاف در عقاید کلامی، در جدایی و بیزاری او از این فرقه نقش اصلی را ایفا میکرده است که این مسئله نيز با عکسالعمل او در دورة متأخر حیات اعتقادیش و از طریق تألیف آثار کلامی امامیه و بعضی نقدهایش، آشکار شده است.
1. اولین گرایشهای اعتقادی خواجهنصير
1ـ1. خانواده و تحصیلات
با توجه به اينكه حیات اعتقادی خواجه مسیر پر پیچ و خمی داشت، میتوان جهتگیریهای کلامی او را به سه دورة قبل از پیوستن به اسماعیلیان، هنگام حضور در میان این گروه و پس از جدايي از ایشان تقسیم کرد. آشنایی با فضای اعتقادييي که خواجه نصیرالدین در آن پرورش یافته، مدخلي مناسب برای ورود به بررسی گرایشهای اعتقادی او قبل از پیوستن به اسماعیلیان است، زیرا کاوش در عقاید خانواده و اطرافیان وی، بهمراه شناخت نوع تحصیلات او، میتواند ما را با عوامل تأثیرگذار در شکلگیری پایههای اعتقادی وي و ریشههای تمایلات کلامی او آشنا کند.
ابوجعفر محمد بن حسن که در اصل از جهرود ساوه بود (خواندمیر، 1380: 3/ 105)، در سال 597 ﻫ .ق. در طوس دیده به جهان گشود (قزوینی، 1386: 169).