تأملاتی در سیر کلی طبیعی در فلسفه اسلامی
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدید
1 - دانشآموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: کلی طبیعی, ماهیت, لابشرط قسمی, سیر تاریخی,
چکیده مقاله :
مسئلة کلی طبیعی از چالشبرانگیزترین مسائل فلسفة اسلامی است، بگونهیی که هم درباب تعریف و هم در مورد وجود خارجی آن، آرائی مختلف بیان شده است؛ برخی آن را ماهیت لابشرط قسمی میدانند، بعضی ماهیت لابشرط مقسمی، و گروهی نه این و نه آن. برخلاف جمهور متکلمان که کلی طبیعی را در خارج موجود نمیدانند، فیلسوفان مسلمان آن را در خارج موجود دانسته، اما بعضی مانند ابنسینا آن را موجود به وجود شخص و برخی ازجمله ملاصدرا، موجود بالعرض میشمرند. نوشتار پیش رو ضمن ارائة سیر تاریخی تحول کلی طبیعی از گذشته تاکنون و برشمردن مهمترین آراء حکمای مسلمان در اینباره، در تلاش بوده در حد امکان، به ریشة این اختلافات بپردازد و به این نتیجه رسیده که با توجه به اینکه بودن در خارج انحائی مختلف دارد، وجود کلی طبیعی در خارج بنحو غیرمستقل، استبعادی ندارد. البته با دقت بیشتر روشن میشود که کلی طبیعی در خارج، کلی نیست، بلکه بهتر است بگوییم طبیعتی است که ذهن پس از تحلیل خارج، آن را بدست میآورد و منشأ انتزاع کلی طبیعی است، اما هنگامیکه به ذهن آمد، کلی میشود، وگرنه در خارج نه کلی است و نه جزئی. بدینترتیب، معلوم میشود که آنچه در خارج است، شخص است و طبیعت به وجود آن موجود است، و این یعنی طبیعت با واسطة وجود شخص در خارج موجود است. مفاد نظر ملاصدرا که میگوید کلی طبیعی بالعرض در خارج موجود است نیز همین است. در پایان، از تحلیل نحوة وجود کلی طبیعی در خارج استفاده کرده و به این نتیجه رسیدهایم که کلی طبیعی، ماهیت لابشرط قسمی است.
The problem of natural universal is one of the most challenging issues in Islamic philosophy, so that there are several ideas regarding its definition and its external existence. Some thinkers view it as a non-conditioned by division quiddity; some introduce it as a non-conditioned by the source of division quiddity, and some disagree with both of them. Unlike most mutikallimūn, who maintain that the natural universal has no external existence, Muslim philosophers believe the opposite. However, some of them, such as Ibn Sīnā, state that it exists by the existence of the individual, and some others, such as Mullā Ṣadrā, consider the natural universal to be an accidental existent. The present study, while providing an account of the historical development and evolution of the natural universal from the past until now and referring to the most important views of Muslim philosophers in this regard, aims to examine the roots of their differences as much as possible. It finally concludes that, given the fact that it has various modes in the outside, the natural universal is not universal in the external world; rather, it is better to say that it is a nature that the mind attains after analyzing the external world and is the origin of abstracting the natural universal. However, when it occurs to the mind, it becomes universal; otherwise, it is neither universal nor particular in the outside. Accordingly, it is known that what is in the external world is the individual, and nature exists by the existence of the individual; in other words, nature exists in the outside through the mediation of the individual’s existence. Mullā Ṣadrā also confirms the same idea that the natural universal exists in the outside by accident. Ultimately, the author resorts to the analysis of the natural universal’s mode of existence in the external world and concludes that it is a non-conditioned by division quiddity.
ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1380) قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ابنسینا (1376) الإلهیات من کتاب الشفاء، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
ابنسینا (1379) النجاة، تهران: دانشگاه تهران.
بهمنیار، ابن مرزبان (1375) التحصیل، تهران: دانشگاه تهران.
تفتازانی، عمربن مسعود (1432ق) شرح الشمسیه لامام التفتازانی، امان: دار النور المبین للدراسات و النشر.
حائری یزدی، مهدی (1364) علم کلی، تهران: حکمت.
حائری یزدی، مهدی (1361) هرم هستی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
حسینی قلعه بهمن، سیداکبر؛ تاجیک، علیرضا (1392) «هستی¬شناسی کلیات و نحوۀ شکلگیری مفاهیم کلی»، معرفت فلسفی، شمارة 40، ص162ـ133.
حلی، حسنبن یوسف (1387) الأسرار الخفیة فی العلوم العقلیة، قم: بوستان کتاب.
رازی، قطبالدین محمد (بیتا) شرح على الرسالة الشمسیة فی المنطق (شروح الشمسیة)، بیروت: شمس المشرق.
سبزواری، ملاهادی (1369) شرح المنظومة، بهمراه تعلیقات حسن حسنزاده آملی، تهران: نشر ناب.
سهروردی، شهابالدین یحیی (1372) مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1386) نهایة الحکمة، بهمراه تعلیقات غلامرضا فیاضی، قم: مؤسسة امام خمینی (ره).
طوسی، خواجه نصیرالدین (1386) شرح الإشارات و التنبیهات، قم: بوستان کتاب.
طوسی، خواجه نصیرالدین (1407ق) تجرید الإعتقاد، تهران: دفتر تبلیغات اسلامی.
عشاقی اصفهانی، حسین (1393) برهانهای صدیقین، تهران: مؤسسه حکمت و فلسفه ایران.
فخر رازی، محمدبن عمر (1381) منطق الملخص، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
شیرازی، قطبالدین محمود (1392) شرح حکمة الإشراق، بهمراه تعلیقات ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
کشفی، عبدالرسول (1399) چیستی و امکان معرفت، تهران: سمت.
لوکری، ابوالعباس (1373) بیان الحق بضمان الصدق، مالزی: مؤسسه بینالمللی اندیشه و تمدن اسلامی (ایستاک).
ماحوزی، رضا (1391) مفهوم جوهر در متافیزیک تحلیلی معاصر، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
مروارید، هاشم (1385) «مسئله کلیات در فلسفه تحلیلی و ابنسینا»، حکمت و فلسفه، شمارۀ 8، ص16ـ1.
مصباح یزدی، محمدتقی (1366) آموزش فلسفه، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
مصباح یزدی، محمدتقی (1405ق) تعلیقة علی نهایة الحکمة. قم: مؤسسه در راه حق.
مطهری، مرتضی (1376) مجموعه آثار، تهران: صدرا.
ملاصدرا (1341) عرشیه، اصفهان: دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
ملاصدرا (1360) الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
ملاصدرا (1368) الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، قم: مصطفوی.
ملاصدرا (1382) شرح و تعلیقۀ صدرالمتألهین بر الهیات شفا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
یزدی، عبداللهبن حسین (1412ق) الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی، قم: مؤسسة نشر اسلامی.