نظريه اصالت وجود يا ماهيت در انديشه¬هاي پيشاصدرايي هرچند داراي طرحي نظام¬مند نيست، اما استوار بر پيشانگاره¬هايي است که کشف آنها رويکرد انديشمندان مسلمان را در ترسيم مسئله روشن ميسازد. خواجه نصيرالدين طوسي، مواضع معرفتي خود را در برابر آن پيش¬انگاره¬ها تبيين کرده است. در اين جستار، به برخي از پيش¬انگاره¬هاي اصالت وجود يا ماهيت در تصويرسازي طوسي پرداخته شده است. براين اساس: 1) مسئله زيادت وجود و ماهيت و چگونگي آن، 2) شناساندن ارتباط وجود و ماهيت، 3) جايگاه تحقق اين ارتباط: خارج يا ذهن؟ و 4) مصداق¬سنجي تحليل ياد شده و تحقق¬داشت ماهيت و وجود در خارج يا تأکيد بر تحقق انحصاري يکي از آن دو، از اين پيشفرضها محسوب ميشود. طوسي با تحليلهاي خود در هريک از مواضع يادشده رويکردي اخذ ميکند که ميتوان همسويي يا عدم¬واگرايي او را با اصالت¬بخشي به وجود نشان داد. ازاينرو، هرچند نظريه اصالت وجود بعنوان يک مسئله براي طوسي مطرح نبود، اما پيشانگاره¬هاي معرفتي او درباب وجود و ماهيت سازگار با اين نظريه است. خط سير ارتباطي طوسي ـ صدرايي را ميتوان با تبيين مواضع طوسي درباب آن پيشانگاره¬ها و تأثير او بر ملاصدرا تحليل کرد.
|