TI - تأثير حکيم سبزواري بر مکتب تهران (تداوم مکتب فلسفي اصفهان قاجاري) JO - تاریخ فلسفه JA - انجمن علمی تاریخ فلسفه LA - fa SN - 2008-9589 AU - محمد جواد سامی AU - سعيد رحيميان AD - دانشگاه شیراز AD - دانشگاه شيراز Y1 - 1397 PY - 1397 VL - 2 IS - 1 SP - 63 EP - 94 KW - حکمت متعاليه حکيم سبزواري مکتب اصفهان صفوي و قاجاري مکتب تهران DO - N2 - نوشتار حاضر به بررسي نحوة تحقق مکاتب فلسفي اسلامي در حوزه فرهنگي ايران از قرن هشتم تا سيزدهم هجري ميپردازد. در اين راستا سير تحول مکاتب مزبور از «مکتب فلسفي شيراز» (به نمايندگي قطب‌الدين شيرازي و صدرالدين دشتکي) به «مکتب اصفهان صفوي» (به نمايندگي ميرداماد و ملاصدرا) و از آن به «مکتب اصفهان قاجار» (به نمايندگي ملاعلي نوري و ملااسماعيل خواجوي) و در نهايت وصول آن به «مکتب تهران» (به نمايندگي ملاعلي مدرس زنوزي و ملامحمد رضا قمشه‌اي و حکيم جلوه) مطرح ميشود و در ادامه به نقش کليدي حکيم سبزواري در تحول مکتب سوم به مکتب تهران پرداخته ميشود. بديهي است بلحاظ دوره زماني انتخاب شده مجال پرداختن به مکاتب پيش از مکتب فلسفي شيراز مانند «مکتب مراغه» (به نمايندگي خواجه نصيرالدين طوسي) و يا پس از مکتب تهران يعني «مکتب نوصدرايي» (به نمايندگي علامه طباطبايي) نبوده است. در اين راستا تلاش شده به ويژگيهاي چهار مکتب مورد نظر و شرايط اجتماعي حاکم بر جامعه و علل رويکرد مردم به حکما و دانشمندان شاخص هر مکتب اشاره گردد. اين پژوهش به شيوه كتابخانه‌يي و تلاشي تطبيقي نشان ميدهد كه استبداد و ظلم ناشي از رفتار حاکمان و مشروعيت‌بخشي و همراهي اهل علم، علت عمده تشکيل حلقه‌ها و کانونهاي شبه‌حزبي به دور قدرتهاي معنوي در لباس حکيم و صوفي بدليل تأثير سخن عارفان و فيلسوفان بوده است. UR - http://rimag.ir/fa/Article/23393 L1 - http://rimag.ir/fa/Article/Download/23393 TY _ JOURId - 23393