@article{ author = {احد فرامرز قراملکيandعباسعلی منصوری}, title = {مقايسه دو سنخ خردورزي خودبنياد و وحي بنياد در مناظره ابوحاتم رازي و محمد بن زکرياي رازي}, journal = {تاریخ فلسفه}, volume = {5}, number = {19}, page = {1-10}, year = {1394}, publisher = {انجمن علمی تاریخ فلسفه }, issn = {2008-9589}, eissn = {2676-5160}, doi = {}, abstract = {در بررسي سير جريان عقلگرايي در جهان اسلام معمولاً به بررسي چالشهاي جريان عقلگرايي با گروههاي ظاهرگرا، متکلمان اشعري و صوفيه پرداخته ميشود و کمتر به بررسي و مقايسه جريانهاي مدافع عقل با يکديگر اقبال ميگردد. در ميان جريانهاي مدافع عقل، دو سنخ خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي‌باور جايگاه مؤثرتري دارند. زيرا در گفتگوي اين دو سنخ از خردورزي است که نيازهاي متقابل عقل و دين به هم آشکار ميشود و گفتگوها از جدلهاي صنفي فاصله گرفته و به گفتگوي واقعي نزديکتر ميگردند. هدف اين نوشتار بررسي مواضع خلاف و وفاق خردورزي ابوحاتم رازي، احمدبن‌حمدان (ف.322 ﻫ .ق) و محمد بن زکرياي رازي (ف.313 ﻫ .ق) بعنوان نمايندگان خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي بنياد در قرن سوم و چهارم هجري است. اين دوره اهميت زيادي در تاريخ تفکر اسلامي دارد، زيرا در اين دوره است که گفتمانها و مکاتب فکري شکل ميگيرد و نظريه‌ها و مرزبنديها ظهور و نمود مييابد. فروکاستن اختلاف عقلگرايي ابوحاتم و محمدبن زکرياي رازي به اعتقاد يا عدم اعتقاد ايشان به ضرورت نبوت، يک مقايسه بسيار سطحي است که مؤلفه‌ها و ماهيت عقلگرايي ايشان را بيان نميكند. نوشتار حاضر در پي اين است كه ريشه‌هاي دورتر و اصلي اين اختلاف را واکاوي نمايد و تصويري از روش عقلگرايي و نظام معرفتي هريک ارائه دهد. }, keywords = {Abu Hatam Razi Rationalism autonomous rationalism Muhammad Ibn Zakariyya Razi revelation-based rationalism happiness theory and action philosophy }, title_fa = {مقايسه دو سنخ خردورزي خودبنياد و وحي بنياد در مناظره ابوحاتم رازي و محمد بن زکرياي رازي}, abstract_fa = {در بررسي سير جريان عقلگرايي در جهان اسلام معمولاً به بررسي چالشهاي جريان عقلگرايي با گروههاي ظاهرگرا، متکلمان اشعري و صوفيه پرداخته ميشود و کمتر به بررسي و مقايسه جريانهاي مدافع عقل با يکديگر اقبال ميگردد. در ميان جريانهاي مدافع عقل، دو سنخ خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي‌باور جايگاه مؤثرتري دارند. زيرا در گفتگوي اين دو سنخ از خردورزي است که نيازهاي متقابل عقل و دين به هم آشکار ميشود و گفتگوها از جدلهاي صنفي فاصله گرفته و به گفتگوي واقعي نزديکتر ميگردند. هدف اين نوشتار بررسي مواضع خلاف و وفاق خردورزي ابوحاتم رازي، احمدبن‌حمدان (ف.322 ﻫ .ق) و محمد بن زکرياي رازي (ف.313 ﻫ .ق) بعنوان نمايندگان خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي بنياد در قرن سوم و چهارم هجري است. اين دوره اهميت زيادي در تاريخ تفکر اسلامي دارد، زيرا در اين دوره است که گفتمانها و مکاتب فکري شکل ميگيرد و نظريه‌ها و مرزبنديها ظهور و نمود مييابد. فروکاستن اختلاف عقلگرايي ابوحاتم و محمدبن زکرياي رازي به اعتقاد يا عدم اعتقاد ايشان به ضرورت نبوت، يک مقايسه بسيار سطحي است که مؤلفه‌ها و ماهيت عقلگرايي ايشان را بيان نميكند. نوشتار حاضر در پي اين است كه ريشه‌هاي دورتر و اصلي اين اختلاف را واکاوي نمايد و تصويري از روش عقلگرايي و نظام معرفتي هريک ارائه دهد. }, keywords_fa = {ابوحاتم رازي محمدبن زکرياي رازي عقلگرايي عقلگرايي خودبنياد عقلگرايي وحي باور سعادت نظر و عمل فلسفه }, URL = {rimag.ir/fa/Article/23218}, eprint = {rimag.ir/fa/Article/Download/23218},